سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ثمره حکمت، رستگاری است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :1
کل بازدید :21839
تعداد کل یاداشته ها : 41
103/2/12
5:20 ص

فتنه به معنای اغفال، تفرقه‌ افکنی و ایجاد نفاق

شاید این مورد بیشترین مطابقت را با معنای فتنه که در ذهن افراد متبادر می ‌شود، داشته باشد. در آیاتی از قرآن، خداوند از فریب و اغفال عده‌ ای توسط دیگران سخن می‌ گوید که موجب ایجاد نفاق و تفرقه و فساد در جامعه می‌ شود. در یک جمع‌ بندی کلی می ‌توان گفت فتنه در این جایگاه از سوی پنج گروه القاء ‌می ‌شود:

1- شیطان

یا بَنی آدَمَ لا یفْتِنَنَّکُمُ الشَّیطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ [اعراف / 27]؛ ای پسران آدم!‌ شیطان فریبتان ندهد، چنانکه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد.

2-  منافقین

وَ َلأَوْضَعُوا خِلالَکُمْ یبْغُونَکُمُ الْفِتْنَةُ [توبه / 47]؛ و در میان شما به سرعت فتنه ‌انگیزی ( و ایجاد تفرقه و نفاق ) می ‌کردند

«(خداوند) به مسلمانان اخطار می ‌کند که مراقب باشید افرادی ضعیف‌ الایمان در گوشه و کنار جمعیت شما وجود دارند که زود تحت تأثیر این گروه منافق قرار می ‌گیرند.»12

3-  بدعت‌گذاران

وَاحْذَرْهُمْ أَنْ یفْتِنُوکَ عَنْ بَعْضِ ما أَنْزَلَ اللهُ إِلَیکَ [مائده/49]؛ بر حذر باش که مبادا تو را از بعضی احکامی که خدا بر تو نازل کرده، منحرف سازند.

4-  شبهه‌گران

فَأَمَّا الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیغٌ فَیتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ [آل عمران/7]؛ آنان که در دل ‌هایشان انحراف است، تنها آیات متشابه را پیروی می‌ کنند تا به این وسیله فتنه به پا کنند.

5-  ستمگران

إِنَّ الَّذینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ [بروج/10]؛ محققاً این ستمگران و همه ستمگران روزگار هستند که مؤمنین و مؤمنات را گرفتار می ‌کنند.13

آنچه تاکنون بیان گردید، معانی پنج‌ گانه فتنه در قرآن شامل امتحان، عذاب، بلا، نفاق و شرک بود؛ اما آیاتی در قرآن به روشنی در مورد فتنه ‌گران اخطار داده و حتی نحوه برخورد با ایشان را تبیین می‌ نماید.

بین عذاب مردم که فانی و پایان ‌پذیر است و بین عذاب خداوند که دائمی و همیشگی است، هیچ فرق نگذارده؛ چون که تمیزش کم و قدرت بیان او اندک است. این ‌که خداوند اذیت و آزار مردم را «فتنه» نامیده، به منظور مشقت و رنج ‌هایی است که در آن مشاهده می‌شود.

اخطار قرآن بر فسادانگیزی فتنه

وَ الَّذینَ کَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ إِلّا تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی اْلأَرْضِ وَ فَسادٌ کَبیرٌ [انفال / 73]؛ و کسانی که کفر ورزیدند، بعضی‌ شان اولیای بعضی دیگرند(اولیای همند) و اگر آنچه قبلاً دستور دادیم انجام ندهید، فتنه ‌ای در زمین و فسادی بزرگ را به بار می ‌آورد. علامه طباطبایی ذیل این آیه چنین فرمودند: «معلوم است که دوستی کفّار که دشمن چنین جامعه ‌ای هستند، موجب می‌ شود افراد اجتماع با آنان خلط و آمیزش پیدا کنند و اخلاق و عقاید کفّار در بین ایشان رخنه یابد و در نتیجه سیره و روش اسلامی که مبنایش حق است، به وسیله سیره و روش کفّار که اساسش باطل و پیروی از هوی و در حقیقت پرستش شیطان است، از میان آنان رخت بر بندد. همچنان ‌که در روزگار خود ملاحظه کردیم که چنین شد و صدق ادعای این آیه را به چشم خود دیدیم ».14

فتنه؛ شدیدتر و بزرگ ‌تر از قتل

در دو آیه،‌ خداوند با تعابیری نسبتاً مشابه، از فتنه به عنوان شدیدتر و بزرگتر از قتل یاد می ‌کند:

الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ [بقره / 191]؛ فتنه آنان از کشتار شما شدیدتر است.

وَ الْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ [بقره / 217]؛ فتنه جرمش از قتل بزرگ‌ تر است.

در این دو آیه خداوند در مورد قتال مشرکین توسط مسلمانان در ماه حرام می ‌گوید. آنچه مسلم است این‌ که «کشتن مشرکان در ماه حرام اگر چه گناه است، ولی شرک و کفر آنها به خدا و پیامبر مهم‌‌تر و شرّ و گناهش بیشتر است. علت این ‌که از شرک و کفر به فتنه تعبیر شده این است که کفر به هلاکت و بدبختی می‌ کشاند و فتنه آن چیزی است که باعث بدبختی و هلاکت است.»15

آنچه با تأملی اندک در این دو آیه می ‌توان برداشت کرد، این ‌که براساس تعالیم دینی، کشتن انسان و قتل نفس از گناهان کبیره است. از آن ‌جا که قرآن فتنه را از قتل بزرگ‌ تر و شدید تر می‌ داند،‌ لذا بی ‌تردید فتنه از گناهان کبیره به حساب می‌ آید.16

امر قرآن به مبارزه با فتنه

خداوند در دو آیه دستور به کشتار فتنه ‌گران می‌ دهد تا دین از آثار فتنه ‌های آنها محفوظ بماند:

وَ قاتِلُوهُمْ حَتّى لا تَکُونَ فِتْنَةٌ [بقره / 193 و انفال / 39]؛ و با آنان کارزار کنید تا دیگر فتنه ‌ای نباشد.

 

فراگیری آثار فتنه

درباره فراگیری آثار فتنه در میان اجتماع، قرآن به مؤمنین هشدار می‌ دهد:

وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصیبَنَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً [انفال/25]؛ بپرهیزید از فتنه ‌ای که تنها دامن ستمکاران از شما را نمی ‌گیرد. علامه طباطبایی در ذیل این آیه می ‌فرمایند: «فتنه عبارت است از این ‌که بعضی از امت با بعضی دیگر اختلاف می‌ کنند در امری که تمامی امّت، حقیقت امر را می‌ فهمند که کدام است، ولیکن یک دسته از قبول آن سرپیچی نموده و آگاهانه به ظلم و منکر اقدام می ‌کنند. آن دسته دیگر هم که حقیقت امر را قبول کرده‌ اند، آنان را نهی از منکر نمی‌ کنند و در نتیجه آثار سوء‌اش دامن‌ گیر همه امت می‌‌شود... این ‌که خداوند همه امت را از آن زنهار داده، معلوم می ‌شود که منظور آن ظلمی است که اثر سوء‌اش عمومی باشد و چنین ظلمی ناچار باید از قبیل بر هم زدن حکومت حقّه اسلامی و زمام آن را به ناحق به دست گرفتن و یا پایمال کردن احکام قطعی از کتاب و سنت که راجع به حکومت حقّه است، باشد.17

...  و امّا دو دعای قرآنی پیرامون فتنه

رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلَّذینَ کَفَرُوا وَ اغْفِرْ لَنا رَبَّنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ [ممتحنه / 5]؛ پروردگارا! ما را مایه امتحان و فتنه کسانی که کافر شدند قرار مده و ما را بیامرز که تو، آری، ‌تو تنها عزیز و حکیمی.

رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظّالِمینَ [یونس / 85]؛ خداوندا! ما را دستخوش فتنه (و بلای) مردم ستمکار قرار مده ...


1-  فرهنگ فارسی عمید، ج 3، ص 1807.

2-  روض ‌الجنان و روح‌ الجنان فی تفسیر القرآن، ‌ابوالفتح رازی، بنیاد پژوهش ‌های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، ج 9، ص 94.

3- مفردات راغب، ‌ماده فِتَن.

4- نگاهی قرآنی به آزمون الهی، حسن مهدویان و احمد نطنزی، چاپ اول، کانون اندیشه جوان، تهران: 1386، ص 25.

5- تفسیر مجمع‌ البیان، طبرسی، چاپ اول، انتشارات فراهانی، تهران، ج 16، ص 199.

6- تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ج 20، ص 139.

7- همان، ج 6، ص 91.

8- تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج 5، ص 28 و 29.

9- تفسیر المیزان، ج 15، ص 225.

10-  مجمع ‌البیان، ج 19، ص 17.

11-  نگاه قرآنی به آزمون الهی، همان، ص 30.

12- تفسیر نمونه، ج 7، ص 434.

13و14- المیزان، ج 20، ص 412 و ج 9، ص 189.

15- مجمع ‌البیان، ج 2، ص 232.

16- ر.ک: ‌گناهان کبیره، عبدالحسین دستغیب، چاپ ششم، انتشارات جهان، تهران، ج 2، ص 381.

17- المیزان، ج 9، ص 63.


93/11/30::: 8:14 ع
نظر()
  
  

فتنه به معنای شرک به خدا

در آیاتی خداوند فتنه را در مورد شرک مشرکین به کار برده است، آن‌ جا که می ‌فرماید:

سَتَجِدُونَ آخَرینَ یریدُونَ أَنْ یأْمَنُوکُمْ وَ یأْمَنُوا قَوْمَهُمْ کُلَّما رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْکِسُوا فیها [نساء / 91]؛ چیزی نخواهد گذشت که به مردمی دیگر برمی ‌خورید که می ‌خواهند هم شما را از شر خود ایمن سازند و هم قوم خود را و هر گاه به سوی فتنه شرک دعوت می‌ شوند، اجابت می ‌کنند.

وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَیهِمْ مِنْ أَقْطارِها ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ َلآتَوْها [احزاب/14]؛ آنان چنان بودند که اگر دشمنان از اطراف و جوانب مدینه به آنان وارد می ‌شدند و پیشنهاد بازگشت به سوی شرک به آن‌ا می‌ کردند، می ‌پذیرفتند.

 

فتنه به معنای بلا و مصیبت دنیوی

در برخی از آیات که فتنه معنای کاربردی آزمایش را دارد (و ذکر گردید)، برخی از مفسّرین معنای بلا و مصیبت دنیوی را استنباط نموده ‌اند، لذا برخی از موارد این بخش با فتنه به معنای آزمایش مشترک می‌‌باشد، چرا که اختلاف معنایی از دیدگاه مفسرین وجود دارد. در مجموع در مواردی معنای بلاهای دنیوی از واژه فتنه در قرآن استخراج می‌ شود.

وَ حَسِبُوا أَلّا تَکُونَ فِتْنَةٌ فَعَمُوا وَ صَمُّوا [مائده/71]؛ با این حال آنان گمان می ‌کردند که بلا و مجازاتی دامن شان را نخواهد گرفت، لذا (از دیدن حقایق و شنیدن سخنان حق) نابینا و کر شدند.8

وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى‏ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیا وَ اْلآخِرَةَ [حج/11]؛ اگر مصیبتی به آنها برسد دگرگون می‌شوند و به کفر رو می‌ آورند و به این ترتیب هم دنیا را از دست داده‌ اند و هم آخرت را.

فَلْیحْذَرِ الَّذینَ یخالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصیبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ یصیبَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ [نور/63]؛ کسانی که خلاف فرمان او می‌ کنند، نترسند که بلیه یا عذابی دردناک به ایشان برسد.9

فَإِذا أُوذِی فِی اللهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النّاسِ کَعَذابِ اللهِ [عنکبوت/10]؛ چون در مجاهدت‌ های راه خدا آزار ببینند، آزار از مردم را چون عذاب خدا می ‌دانند. در بیان این ‌که در این مورد فتنه متضمن معنای بلا و رنج است، مؤلف مجمع‌ البیان فرموده: «بنابراین بین عذاب مردم که فانی و پایان ‌پذیر است و بین عذاب خداوند که دائمی و همیشگی است، هیچ فرق نگذارده؛ چون که تمیزش کم و قدرت بیان او اندک است. این ‌که خداوند اذیت و آزار مردم را «فتنه» نامیده، به منظور مشقت و رنج ‌هایی است که در آن مشاهده می‌شود.»10

فتنه در فرهنگ زبان فارسی کاربردی فراوان دارد و به معنای امتحان کردن،‌ آزمودن،‌ گمراه کردن،‌ ضلالت، اختلاف میان مردم،‌ آشوب،‌ محنت و عذاب است. در روض‌ الجنان، فتنه این‌ گونه معنا شده است: «اصل فتنه» امتحان باشد و آزمایش و آن بلیت [بلاهایی] که باطن آدمی به آن پیدا شود را فتنه خوانده و خصلتی و حالتی که به پدید آمدن آن، مردمان به یکدیگر ظلم کنند. علاوه بر این، اصل واژه فتنه به معنای گداختن طلا در آتش به منظور جدا کردن خالصی‌ ها و ناخالصی‌ هاست.

فتنه به معنای عذاب یا اسباب عذاب اخروی

در مورد استعمال فتنه به معنای عذاب و یا اسباب آن، چنین آمده است: «اگر فتنه در مورد ماده محسوس به کار رود، به معنای سوزاندن آتش (عذاب اخروی) است، چنان که نقره و طلا را برای جدا شدن خالصی از ناخالصی می‌سوزانند.»11 بر این اساس در مواردی در آیات قرآن، فتنه در معنای عذاب اخروی به کار برده شده است.

یوْمَ هُمْ عَلَى النّارِ یفْتَنُونَ*ذُوقُوا فِتْنَتَکُمْ هذَا الَّذی کُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ [ذاریات/13و14]؛ روزی است که همین خراصان در آتش گداخته می‌ شوند و به ایشان گفته می‌ شود بچشید آن عذابی را که می ‌خواستید در‌ آمدنش عجله شود.

وَ مِنْهُمْ مَنْ یقُولُ ائْذَنْ لی وَ لا تَفْتِنّی أَلا فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةٌ بِالْکافِرینَ [توبه/49]؛ و از ایشان کسی هست که می ‌گوید دستوری ده مرا و به فتنه میفکن مرا. آگاه باشید که در فتنه افتادند و دوزخ گرد برآمده است به کافران.


  
  

واژه «فتنه» عموماً تداعی‌گر سلسله تدابیر و اقداماتی است که به منظور ایجاد تفرقه و نفاق میان دو فرد و یا اجتماع انجام می‌شود. بر این اساس می‌ توان اقدامات داخلی و خارجی در راستای به هم زدن وحدت دینی و ملی افراد جامعه را «فتنه» نامید که به آشوبگری و تخریب می‌ انجامد. قرآن کریم به عنوان جامع‌ترین کتاب آسمانی،‌ بی‌شک از این واژه بی‌بهره نبوده و از این رو «فتنه» و مشتقات آن در قرآن، قابل جست‌ و جو و بررسی می ‌باشد. گفتار پیش رو به بررسی مصادیق «فتنه» در قرآن و راهکارهای این معجزه نبوی در برخورد با فتنه و فتنه ‌گران می ‌پردازد.

فتنه در فرهنگ زبان فارسی کاربردی فراوان دارد و به معنای امتحان کردن،‌ آزمودن،‌ گمراه کردن،‌ ضلالت، اختلاف میان مردم،‌ آشوب،‌ محنت و عذاب است.1 در روض‌ الجنان، فتنه این‌ گونه معنا شده است: «اصل فتنه» امتحان باشد و آزمایش و آن بلیت [بلاهایی] که باطن آدمی به آن پیدا شود را فتنه خوانده و خصلتی و حالتی که به پدید آمدن آن، مردمان به یکدیگر ظلم کنند.2 علاوه بر این، اصل واژه فتنه به معنای گداختن طلا در آتش به منظور جدا کردن خالصی‌ ها و ناخالصی‌ هاست.3

این واژه در قرآن نیز دارای معانی متعدد است که در یک جمع‌ بندی کلی می ‌توان پنج عنوان آزمایش؛ عذاب و یا اسباب عذاب؛ ایجاد فساد و نفاق؛ بلا و شرک به خدا را معانی کلی فتنه در قرآن نامید. در تمامی موارد کاربرد فتنه در قرآن، به ویژه در آن ‌جا که متضمن معنی آزمایش است، معنای گداخته شدن طلا به منظور جدا شدن خوبی آن از ناخوبی به نحوی گنجانده شده است. از سوی دیگر گاهی فتنه در قرآن در جایگاهی استعمال می‌شود که به فعل صادره از سوی خداوند نسبت داده شده و در این موارد دارای حکمت و تدبیر الهی است و معمولاً با معنای آزمایش همراه است. در مواردی فتنه به اعمال بندگان نسبت داده شده که مورد مذمت پروردگار است. به هر تقدیر در هر دو صورت، با یکی از معانی پنج ‌گانه مذکور مطابقت دارد.

 

فتنه به معنای آزمایش و امتحان الهی

«[در قرآن کریم] فتنه با بیست گونه استعمال، شصت بار تکرار شده و کمتر از یک چهارم آن به طور مشخص معنای آزمایش دارد.»4 گاه فتنه به معنای آزمایش و گاه به معنای اسباب آزمایش به کار رفته است. قرآن کریم سه چیز را فتنه و وسیله آزمایش معرفی می ‌کند:

علامه طباطبایی در ذیل این آیه می ‌فرمایند: «فتنه عبارت است از این ‌که بعضی از امت با بعضی دیگر اختلاف می‌ کنند در امری که تمامی امّت، حقیقت امر را می‌ فهمند که کدام است، ولیکن یک دسته از قبول آن سرپیچی نموده و آگاهانه به ظلم و منکر اقدام می ‌کنند. آن دسته دیگر هم که حقیقت امر را قبول کرده‌ اند، آنان را نهی از منکر نمی‌ کنند و در نتیجه آثار سوء‌اش دامن‌ گیر همه امت می‌‌شود...

1- اموال و فرزندان

وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ [انفال/28]؛ و بدانید که اموال و اولاد شما وسیله آزمایشند.

إِنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ [تغابن / 15]؛ جز این نیست که اموال و اولاد شما وسیله آزمایشند.

2- شرّ و نیکی

وَ نَبْلُونَّکُمْ بِالشَرَّ وَ الْخَیرِ فِتْنَةً [انبیاء/35]؛ و با خیر و شرّ شما را امتحان می ‌کنیم.

«در روایت است که علی(علیه السلام) بیمار شد. دوستانش عیادتش کردند. پرسیدند. یا امیرالمؤمنین حالت چطور است؟ فرمود شرّ است. گفتند: این کلام سزاوار شما نیست. فرمود: ‌خداوند می‌فرمایند: وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَرَّ وَ الْخَیرِ فِتْنَةً پس خیر؛ تندرستی و ثروت است و شر؛ بیماری و فقر است.»5

3- بعضی وسیله آزمایش بعضی دیگر

وَ جَعَلْنا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً [فرقان/20]؛ و بعضی از شما را وسیله آزمایش بعضی دیگر قرار دادیم.

وَ کَذلِکَ فَتَنّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ [انعام/53]؛ و این‌ چنین بعضی از آنها را با بعضی دیگر آزمودیم.

در آیات متعدد دیگری نیز فتنه به معنای آزمایش استعمال شده است. برخی از این موارد عبارتند از:

وَ ما جَعَلْنا أَصْحابَ النّارِ إِلّا مَلائِکَةً وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلّا فِتْنَةً [مدّثر/31]؛ مأموران دوزخ را جز فرشتگان قرار ندادیم و تعداد آنها را جز برای آزمایش کافران معین نکردیم.

سیاق آیه شهادت می‌ دهد بر این ‌که مردم بعد از شنیدن آیه قبل که درباره عدد خازنان دوزخ بوده، درباره خازنان بگومگو کرده‌ اند، در نتیجه آیه نازل شد.6

وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَینِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتّى یقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ [بقره / 102]؛ و آنچه را به دو فرشته هاروت و ماروت در بابل نازل شده یاد می ‌دادند و آن دو ملک به هیچ ‌کس چیزی نیاموختند؛ مگر آن ‌که به او می ‌گفتند که کار ما فتنه و امتحان است.

وَ إِنْ أَدْری لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَکُم [انبیاء/111]؛ و من نمی ‌دانم شاید این ماجرا آزمایشی برای شماست.

لِیجْعَلَ ما یلْقِی الشَّیطانُ فِتْنَةً لِلَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ[حج/53]؛ تا این ‌که خداوند القای شیطان را آزمونی برای آنها که در قلبشان بیماریست، قرار دهد.

إِنّا مُرْسِلُوا النّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ [قمر / 27]؛ ما «ناقه» را برای آزمایش آنها می ‌فرستیم.

وَ حَسِبُوا أَلّا تَکُونَ فِتْنَةٌ فَعَمُوا وَ صَمُّوا [مائده / 71]؛ و گمان کردند آزمایشی در کار نیست، در نتیجه کور و کر شدند.7

فَإِذا مَسَّ اْلإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنّا قالَ إِنَّما أُوتیتُهُ عَلى‏ عِلْمٍ بَلْ هِی فِتْنَةٌ [زمر / 49]؛ انسان چنین است که وقتی گرفتار می ‌شود ما را می‌ خواند و همین که نعمتی به او ارزانی می ‌داریم، می ‌گوید این از علم خودم به دست آمده، لیکن همین نعمت، فتنه و آزمایش اوست.

آنچه مسلم است این‌ که «کشتن مشرکان در ماه حرام اگر چه گناه است، ولی شرک و کفر آنها به خدا و پیامبر مهم‌‌تر و شرّ و گناهش بیشتر است. علت این ‌که از شرک و کفر به فتنه تعبیر شده این است که کفر به هلاکت و بدبختی می‌ کشاند و فتنه آن چیزی است که باعث بدبختی و هلاکت است.

وَ ظَنَّ داوُودُ أَنَّما فَتَنّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ [ص / 24]؛ داوود فهمید که ما با این صحنه او را آزمودیم، پس طلب آمرزش کرد.

إِنّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظّالِمینَ [صافات / 63]؛ ما آن (شجره زقوم) را برای ستمکاران مایه آزمایش قرار دادیم.

وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتی أَرَیناکَ إِلاّ فِتْنَةً [اسراء / 60]؛ ما آن رؤیایی که به تو نشان دادیم فقط برای آزمایش مردم بود.

فَنَجَّیناکَ مِنَ الْغَمّ‏ِ وَ فَتَنّاکَ فُتُونًا [طه / 40]؛ و نجاتت دادیم از غم و امتحانت کردیم امتحانی دقیق (در خطاب به حضرت موسی(ع) )

در تمامی موارد مذکور، بحث ‌های مفصل تفسیری و شأن نزول هر یک بیان شده که جای تأمل دارد؛ زیرا هر یک از این موارد که به معنای آزمایش و یا اسباب آزمایش می ‌باشند،‌ بی ‌شک در زندگی بندگان رخ می‌دهند و آشنایی با آنها شاید به پیروزی در امتحانات و آزمایش‌ های الهی بینجامد که در واقع «فتنه خداوندی» هستند و با حکمتی ویژه از خداوند سر زده‌ اند.

در این مواردی که فتنه به معنای آزمایش در قرآن استعمال شده است، مورد جالب توجهی وجود دارد که در آن خداوند آب را فتنه معرفی می‌ کند.

َلأَسْقَیناهُمْ ماءً غَدَقًا* لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ [جن/16و17]؛ ما ایشان را آبی گوارا و زیاد می ‌چشانیم تا در آن آزمایش ‌شان کنیم.


93/11/30::: 8:11 ع
نظر()
  
  

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ملت سربلند و مجاهد کشور ما در مقابل انواع فتنه ها و انحرافات استادگی مثال زدنی خود را نشان دادند. بعد از وفات جانسوز امام خمینی در سال 68 ما شاهد انواع فتنه ها و انحرافات عظیم تر بودیم. کسانی که در دوران امام خود را از مدافعان امام و انقلاب می پنداشتند و مبارزات علیه شاه باطل را در دستور کار خود قرار داده بودند. بعد از امام از مسیر خود و راهی که برای خود از حق ترسیم کرده بودند سست شده و بعد از مدتی تمام کارهایی که در دوران امام انجام داده بودند به تدریج فراموش کردند. مصداق از این افراد زیاد است. 9 دی 88 یک روز عاشورایی بود چرا که برای مقابله با رخدادهایی که سه روز پیش از آن در عاشورا به وجود آمده بود و قلب های عاشقان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را جریحه دار کرده بود ، بوجود آمد و به تعبیر رهبر معظم انقلاب - در دیدار اعضای ستاد مرکزی بزرگداشت حماسه 9 دی اگر حس دفاع از امام حسین (ع) و تنفر مردم از وقایعی که روز عاشورای 88 به وجود آمد ، نبود معلوم نبود که حماسه حضور انبوه و متراکم مردم در 9 دی اتفاق بیفتد . در واقع 9 دی ، باز تولید حماسه ای بود که امام حسین (ع) در عاشورای محرم 61 هجری در دفاع جانبازانه و شهادت طلبانه از دین و سنت نبوی به پا کردند . از این رو شعارهای مردم در 9 دی باز تولید مفاهیم و معارف زیارت عاشورا بود از قبیل "لعن علی عدوک یا حسین    ". مردم در 9 دی با حضور یکپارچه و بدون توجه به اینکه در روز 22 خرداد به کدام کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری رای داده اند ، برای دفاع از نظام و امام امت و مقابله با فتنه گران به میدان آمدند و این جمعیت در اندازه ای بود که حتی بعضی از خبرگزاری های خارجی با حیرت و تعجب نوشتند " حضور مردم ایران در این تظاهرات را از نظر حجم حضور ، فقط می توان با حضور آنان در مراسم بدرقه پیکر آیت الله خمینی (ره) مقایسه کرد. یکپارچگی حضور مردم دو نکته را به خوبی نشان داد :
نکته اول این بود که مردم احساس خطر کردند و دانستند که دست هایی در خارج و داخل برای تاراج همه سرمایه فرهنگی و انقلاب آنان در کار و درهم تنیده شده است .
نکته دوم این بود که متوجه شدند علاج واقعه تاسف بار فتنه گری علیه انقلاب و نظام جز با حضور جدی و قاطع آنان میسر نیست. واقعا حضور یکپارچه مردم در 9 دی نقطه پایانی بر شرارت های خیابانی فتنه گران بود. 9 دی متعلق به مردم است و هیچ نیروی سازمان یافته و سازمان نایافته نمی تواند آن را هنر خود بداند و به نفع خویش مصادره کند . مردم به دعوت هیچ حزب و گروهی به صحنه نیامده بودند و هیچ شخصیتی هم نمی تواند آن را نتیجه تلاشهای خود بداند . در واقع ریشه ها ، ساقه ها ، شاخه ها ، برگ ها و میوه های 9 دی یکجا متعلق به توده های مردم است که با احساس تکلیف شرعی و ملی و انقلابی به صحنه آمدند تا انقلابشان را از خطر انحراف و پژمردگی نجات دهند .
معناى فتنه
امـام عـلـى (ع ), در پـاسـخ بـه سـؤال از مـعـنـاى فـتـنـه که از کلمات متشابه در قرآن است , فـرمـود:((الـف لام میم آیا مردم پنداشتند که همین که بگویند ایمان آوردیم رها مى شوند و مورد آزمایش قرارنمى گیرند)) و این سخن خداوند به موسى (ع ) که : ((و تو را بارها آزمودیم)) و از آن جمله است فتنه کفر, مانند آیه ((در حقیقت پیش از این (نیز) در صدد فتنه جویى برآمدند و کارها را به تو وارونه ساختند, تا آن که حق آمد و امر خدا آشکار شد در حالى که آنان ناخشنود بودند)) و آیه ((و فتنه بزرگتر از کشتار است )) که در این جا به معناى کفر مى باشد و سخن خداى مـتـعـال دربـاره مـنافقانى که در جنگ تبوک از پیامبر خدا(ص ) اجازه گرفتند در جنگ شرکت نـکـنند پس خداى متعال درباره آنها فرمود : ((و از آنان کسى است که مى گوید: مرا (در ماندن ) اجـازه ده و درفـتـنـه ام مـیـنـداز )) یـعـنـى بـه من اجازت ده و مرا به کفر مینداز, پس خداوند عزوجل فرمود: ((هان !آنان خود به فتنه افتاده اند و بى تردید جهنم بر کافران احاطه دارد)) و از آن جمله است فتنه عذاب که نمونه اش این سخن خداى متعال است : ((روزى که آنان در آتش مـفـتون شوند)) یعنى عذاب شوند ((بچشید فتنه خود را این همان چیزى است که به شتاب آن را مـى خواستید)) یعنى بچشید عذاب خود را نمونه دیگرش این سخن خداى متعال است : ((کسانى کـه مـردان و زنـان مؤمن را گرفتار فتنه کردند و سپس توبه ننمودند)) یعنى مؤمنان را عذاب و شکنجه دادند. و از آن جـمله است فتنه عشق به مال و فرزند, مانند این سخن خداى متعال : ((جز این نیست که اموال و فرزندان شما فتنه اند)), یعنى دوست داشتن آنها مایه فتنه و آزمایش شما مى باشد. و از آن جـمـله است فتنه بیمارى که نمونه اش این سخن خداى سبحان است : ((آیا نمى بینند که آنـان در هر سال یک یا دوبار به فتنه گرفتار مى شوند؟ باز هم توبه نمى کنند و عبرت نمى گیرند )) یعنى بیمار و دردمند مى شوند.
فتنه های قبل از بروز فتنه بزرگ سا ل 88:
1- فتنه ملی گرا ها :
بعد از پروژه شاپور بختیار که می خواست انقلاب اسلامی را با شعار مصدق ( شاه سلطنت کند نه حکومت ) 25 سال به عقب برگرداند و فرصتی ایجاد کند تا ریشه های فکری انقلاب بخشکد ، راه به جایی نبرد . سازمانهایی نظیر منافقین ، چریک های فدایی ، نهضت آزادی و گروه های کوچک تر دیگر به شهادت کتاب ها و اظهارات خود آنها هیچ اعتقادی به دین و رهبری دینی و به تبع آن انقلاب دینی نداشتند ، عدد دو رقم نا چیز خود را پیشاپیش راهپیمایی ها می فرستادند و تصاویر عناصر مرده و زنده خود را به عنوان شهید یا پیشتاز خلق بر دست می گرفتند تا از یک سو بسیار بزرگ دیده شوند و از سوی دیگر بتوانند انقلاب و مردم را به سمت خود بکشانند و در آخر انقلاب بزرگ را به حرکتی کوچک تبدیل کنند . آنان تلاش کردند تا جوانانی را که آن موقع توانایی درک شرایط پیچیده را نداشتند و در عین حال دارای احساسات شدید انقلابی بودند ، جذب کنند و در نهایت با کمک آنان و با راه انداختن جنگ خیابانی ، رهبری انقلاب را با " بحران " مواجه سازند و به دادن امتیاز وادار کنند ، اما رهبری انقلاب که بی دلیل و بی معارض بود ، انقلاب را بدون اعتنا به آنان از این مرحله عبور داد .
منافقین ، جبهه ملی و نهضت آزادی یکصدا خواستار به رای گذاشتن " جمهوری دموکراتیک اسلامی " یعنی حکومتی التقاطی و برخاسته از مدل های رایج در اردوگاه کاپیتالیسم و کمونیسم شدند ، اما حضرت امام خمینی که از این نغمه احساس خطر می کردند ، در مقابل آنها ایستادند و ضمن سرزنش شدید آنان و ابراز تاسف از طرح این مسائل فرمودند :"جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر". وقتی جمهوری اسلامی به عنوان مدل حکومتی ایران به تصویب 2/98 درصد از جمعیت واجدان شرایط رای یعنی 20 میلیون و 147 هزار و 55 نفر رسید ، از یک طرف مشخص شد که تنها 8/1 درصد از مردم به جمهوری اسلامی رای آری نداده اند و قطعا همه آنها هم پیرو گروهک های ملی گرا یا منافق نبودند و این بی ریشه بودن این گروهک ها را به اثبات رساند و از طرف دیگر نشان داد که جمهوری اسلامی مطالبه عموم و رهبری انقلاب است .
2- فتنه منافقین :
وقتی نظام جمهوری اسلامی که گروهک ها آن را حکومت آخوندیسم خوانده بودند ، به تصویب بیش از 98 درصد مردم رسید ، همین گروهک ها به سراغ بعضی از روحانیون رفتند تا این بار به نام دفاع از اسلام و روحانیت در برابر جمهوری اسلامی بایستند ! آنان با سوء استفاده از یکی از پسران و یکی از دختران مرحوم طالقانی که یکی کمونیست و دیگری ملی گرا بود ، قصد داشتند تا آیت الله سید محمود طالقانی را که آن روز دومین شخصیت انقلاب بود ، در مقابل امام و انقلاب قرار دهند. اما آیت الله طالقانی بدون درنگ وارد میدان شد و ضمن جهانی خواندن رهبری حضرت امام خمینی خطاب به گروهک ها گفت: " کسی که رو در روی انقلاب بایستد ، باید هلاک شود ، باید نابود بشود . انقلاب ، انقلاب محرومان است . انقلاب ، انقلاب توده ای مسلمان است . انقلاب ، انقلاب قرآن است . انقلاب ، انقلاب توحید است . هر کسی از این مسیر منحرف شود ، باید پایمال شود "و این آخرین خطبه نماز مرحوم طالقانی بود که پس از آن به نحو غیر منتظره ای از دنیا رفت .
3- فتنه خلق مسلمان :
همزمان با تلاش منافقین برای رویارو قراردادن آیت الله طالقانی با انقلاب ، جریانات ملی گرا و کمونیست با نفوذ در بیت آیت الله سید کاظم شریعتمداری و با استفاده از دو نفر از فرزندان منحرف او تلاش کردند تا با یک دو قطبی مذهبی ، انقلاب را به چالش بکشند . این دو قطبی از یک سو پایه ای در مرجعیت داشت
تقابل آیت الله شریعتمداری با حضرت امام خمینی و از سوی دیگر پایه ای در نظام سازی داشت تقابل حزب جمهوری اسلامی خلق مسلمان به رهبری شریعتمداری با حزب جمهوری اسلامی به رهبری مرحوم آیت الله بهشتی این تقابل بلافاصله پس از پیروزی انقلاب شروع شد .
این حزب همه پرسی قانون اساسی را که روز 12 آذر 58 برگزار شد ، تحریم کرد و شریعتمداری در روز رفراندوم قانون اساسی اعلام کرد " اکر توافق ها مو به مو اجرا نشود ، امنیت آذربایجان را تعهد نمی کنیم " . البته این از یک سو از روحیه فتنه گری و تهدید آنان حکایت می کرد و از سوی دیگر نشان می داد که این جریان دچار انفعال شده و حالا فقط از تهدید ضمنی حرف می زند . با ادامه شرارت این جریان به خصوص در دو شهر تبریز و قم ، حدود 2 میلیون نفر از مردم تهران در روز 14 دی ماه 58 به نشانه وابستگی این جریان به سفارت امریکا که اسناد آن در لانه جاسوسی به دست آمده بود ، تظاهرات بسیار بزرگی را در مقابل سفارت آمریکا برگزار کردند و خواستار انحلال حزب خلق مسلمان و مجازات عوامل آن شدند . متعاقب آن دادگاه انقلاب تبریز ضمن محاکمه عوامل اصلی این جریان فعالیت این حزب و جریان را غیرقانونی اعلام کرد و حکم اعدام 12 نفر از عوامل اصلی آن را که دستشان به خون چندین شهروند آغشته بود ، صادر نمود .
این جریان انحرافی در سال 59 دست اندر کار یک توطئه کثیف و جنایتکارانه شد. این جریان به همراه امریکا ، انگلیس، عوامل رژیم سلطنتی و جریان ملی گرا وابسته به شاپور بختیار در فاصله آبان ماه 58 زمانی که تصویب اصول قانون اساسی در مجلس خبرگان به پایان رسید و توطئه این جریان برای متوقف کردن روند انقلاب به جایی نرسید، تا تیر ماه 59 دست به کار یک کودتای خونین شدند. آنان با نفوذ در میان افسران پایگاه هوایی شاهرخی همدان
که بعدها به نام پایگاه شهید نوژه تغییر نام داد توانستند حدود 40 نفر از عناصر این پادگان را با خود همراه کنند. طرح کودتا با نام رمزی "نقاب" مخفف نجات قیام ایران بزرگ در اواسط سال 58 در پاریس طراحی شد و طراح آن آبان 58 برای پیگیری وارد ایران شد. قرار بود عوامل کودتا مقر حضرت امام ، صدا و سیما، پادگان نیروی زمینی ارتش ، پادگان ستاد کل ارتش، پادگان حر، پادگان قصر، پادگان جمشیدیه و مراکز متعلق به سپاه پاسداران و کمیته های انقلاب را بمباران کنند اما عناصر متدین پادگان شاهرخی نوژه که موفق به شناسایی کودتا شده بودند، به موقع وارد عمل شدند و عوامل کودتا در روز کودتا -18 تیرماه 59 دستگیر شدند. این جریان دو سال پس از کشف کودتای نوژه، بار دیگر در اردیبهشت 1361 دست اندر کار اجرای یک کودتای دیگر با محوریت شریعتمداری و صادق قطب زاده شد. شریعتمداری در مصاحبه ای به نقش خود در کودتا اعتراف کرد و خواهان رافت جمهوری اسلامی و حضرت امام شد. درخواست عفو او از سوی امام پذیرفته شد، اما جامعه مدرسین حوزه علمیه قم عدم صلاحیت شریعتمداری را برای تصدی مرجعیت شیعه گفت.
4- فتنه روحانیت زدایی :
فتنه دیگر، فتنه جدا کردن مردم از روحانیت بود. در اوایل دولت اول میر حسین موسوی یعنی از 1360 تا 1364 به مرور یک جریان غیر مذهبی که پیشینه آن به گروهک های منحرفی نظیر جنبش مسلمانان مبارز
گروه حبیب الله پیمان و جریان چپ گرای وابسته به شعاعی و سازمان منافقین می رسید، تلاش کرد تا به بهانه "مقابله با کارشکنی علیه دولت مورد حمایت امام "این دولت را به مقابله با انقلاب و نظام و اسلام بکشاند. در این کابینه بهزاد نبوی در نقش تئوری پرداز و کارگردان عمل می کرد. درکابینه دوم موسودی خط تنش با حوزه علمیه، مراجع روحانیت مبارز، و کانون های مذهبی دنبال شد اما برای اینکه این خط انحرافی با مانع جدی روبرو نشود، خود را " خط امام " نامیدند. در این دوره تنش دولت با مراجع به جایی رسید که صبر مرحوم آیت الله گلپایگانی که نوعا به احترام حضرت امام دخالتی در امور نمی کرد، به سر آمد و به اعتراض شدید او به سیاست های اقتصادی دولت انجامید. این جریان با وجود هجمه به مبانی دینی هیچ مخالفتی را علیه خود برنمی تابیدند. جریان فتنه در دولت دوم موسوی تلاش گسترده ای برای به مقابله کشاندن دولت با ریاست جمهوری داشتند.. این توطئه با سکوت حضرت آیت الله خامنه ای "دامت برکاته" به جایی نرسید و تک خوانی دولت بازتاب چندانی نیافت.
5- فتنه فرهنگی :
یک جریان فتنه دیگر که عمدتا هویت فرهنگی داشت از اواخر دوره نخست وزیری میر حسین موسوی بروز و ظهور پیدا کرد. این گروه که در آن روز "چپ اسلامی"خوانده می شدند، روزنامه را به میدانی برای جدال با روحانیت که رکن اصلی انقلاب اسلامی بود، تبدیل کردند. فعالیت این گروه که تحت حمایت سید محمد خاتمی به عنوان نماینده امام و سرپرست کیهان قرار داشت، با مخالفت شهید سید حسن شاهچراغی و سپس مخالفت سید محمد اصغری به عنوان مدیر مسئول کیهان مواجه شد و در نهایت این گروه روزنامه را ترک کردند و ماهنامه کیهان فرهنگی را براه انداختند . کیهان فرهنگی از ابتدا به طرح مباحثی علیه فقه و معارف دینی روی آورد. در نهایت فعالیت این گروه در مجله کیهان فرهنگی نیز متوقف شد اما گروه شمس الواعظین دست به انتشار یک ماهنامه تئوریک دیگر ذیل نام "کیان" زد .
در واقع نشریه کیان و زوج دیگرش مجله فمینیستی "زنان" به مدیریت مسئولی شهلا شرکت و مهرانگیز کار
زن سیامک پورزند که بعدها ارتباط او با سازمان جاسوسی امریکا کشف و اسناد آن منتشر شد دو "بنیاد سیاسی فرهنگی" بودند و مهمترین وظیفه اشان ایجاد سر پل برای همه جریانات چپ، راست، منافق و سلطنت طلب مخالف نظام جمهوری اسلامی بود، فعالیت این گروه اگر چه رنگی کلامی داشت ولی کاملا سیاسی عمل می کرد و زدن ریشه های نظام دینی مهم ترین ماموریت این گروه بود. همزمان با حلقه کیان در بخش های دیگر، حلقه های انحراف دیگری به وجود آمد، که همه نقطه مشترکی داشتند که همانا سکولاریزه کردن نظام جمهوری اسلامی بود . شعار عرفی بودن حکومت و قدسی نبودن ساحت اداره جامعه و تاریخی بودن (عصری بودن) مفاهیم دینی، وجه مشترک همه تبلیغات و راهبردهای سیاسی آنها بود که هر کدام تحت عناوین و روش خاصی ارائه می شد.
6- فتنه برداشتن مرزهای نظام :
فتنه دیگر در دولت حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی رشد و نما کرد. دولت اول و دوم هاشمی ضمن اینکه از نظر فرهنگی و سیاسی از همه حلقه های انحراف که در پاراگراف قبل به آن اشاره شد، تاثیر می پذیرفت، در درون خود نیز چند جریان انحرافی را جای داده بود. دولت اول هاشمی با شعار "کار" آغاز شد. دولت موسوم به سازندگی بعد از جنگ، شروع به کار کرد و بازسازی مناطق جنگی و خروج از اقتصاد دوره جنگ به اقتصاد دوره سازندگی از اولین ماموریت های آن بود. اما همه باید در چارچوب ادبیات شناخته شده انقلاب تدارک می شد. همزمان با شروع این فعالیت ها هجمه به اجرای حدود الهی، هجمه به قضای اسلامی، هجمه به نمادهای مذهبی و انسان های متدین و هجمه به نهادهای پاسدار اسلامیت و جمهوریت نظام نظیر شورای نگعبان، سپاه، بسیج و ولایت فقیه با شدت دنبال شد؛ عدالت که مهمترین ارزش اجتماعی اسلام است، به عنوان ضد ارزش و توجیهی برای فقیر نگه داشتن جامعه معرفی و مورد هجوم واقع شد؛ توسعه در جایگاه ارزش برتر نشست و فرار از جامعه ای خواهان عدالت به جامعه ای تشنه توسعه در دستور کار دولت قرار گرفت؛ معنویت مقوله ای شخصی شد و علنا زهد به عنوان مانع حرکت به جلو تلقی گردید.


93/11/29::: 10:18 ع
نظر()
  
  

 7- فتنه تغییرات بنیادین :
وقتی خاتمی در انتخابات 76، با نزدیک به 20 میلیون رای، از حدود 30 میلیون رای، به پیروزی رسید، همان نبروها و حلقه هایی که در دوره وزارت او از 1364 تا 1370 بر سکولاریزه کردن حکومت تاکید می کردند، از یک سو به تعبیر و تفسیر خاص از آرای مردم روی آوردند و از سوی دیگر به مناصب حساس نظام مسلط شدند. یک هفته پس از اعلام نتایج آرا، نشریه "فردا" متعلق به گروهک ملی
مذهبی در سر مقاله خود به قلم به عزت الله اسحابی نوشت "رای به خاتمی رای به تغییر بود و از این رو اگر خاتمی بخواهد صرفا در چارچوب سیستم شناخته شده جمهوری اسلامی کار کند، به عهد خود با مردم وفا نکرده است و مسلما انتخاب بعدی مردم کسی خواهد بود که بتواند اوضاع فعلی را دگرگون کند." این در حالی بود که رهبر معظم انقلاب ضمن استقبال از انتخابات پر شور و پیروزی سید محمد خاتمی، این انتخابات را "فرصت" و "حماسه ای بزرگ" که باید صرف اعتلای کشور و انقلاب و رسیدگی به "مشکلات اولویت دار" مردم شود، دانستند. در دوره سید محمد خاتمی ارتباط این حلقه ها با مراکز خارج از کشور و از جمله محافل اطلاعاتی امریکا وصل بود. بعدها وقتی در جریان فتنه سال 88 تاج بخش و قاضیان دستگیر شدند، اعتراف کردند که از اواسط دوره خاتمی سر پل اتصال مراکز ضد ایرانی واشنگتن با داخل ایران بوده اند. این اتصال جنبه ایدئولوژیک نداشت و همه طیف های مخالف نظام را در برمی گرفت. و ویترین این اتصال فراگیر حلقه ها، کنفرانس برلین بود. در دوره خاتمی "آزادی" معادل و حتی برتر از "اسلام" خوانده شد. در دوره خاتمی، قرآن کریم، پیامبران، ائمه اطهار "علیهم صلوات الله" و فقهای بزرگوار شیعه و نهادهای برآمده از متن باورهای اصیل دینی نظیر ولایت فقیه، حوزه های علمیه، مراجع، سپاه پاسداران و شورای نگهبان هزاران بار مورد هتک و هجو بعضی از اعضای دولت خاتمی و عناصر مرتبط با آن قرار گرفتند.
این روند در آخر دوره خاتمی به تحصن تحریک آمیز نمایندگان مجلس ششم منتهی شد. نمایندگان این مجلس در حالی که در اردیبهشت 82 طی نامه ای با امضای 127 نفر خطاب به رهبری ، وضعیت کشور را حساس و در آستانه تهاجم نظامی سنگین امریکا معرفی کردند، به تحصن دست زدند و در حالی که شعارهایی مبنی بر اختناق آمیز بودن فضای کشور به زبان انگلیسی نوشته بودند، از رسانه های خارجی برای انعکاس این حرکت که حدود 20 روز به طول انجامید، دعوت کردند. این حرکت با این امید دنبال شد که از یک سو مخالفان نظام را در پایتخت به خیابان بکشانند و از سوی دیگر به امریکاییها نشان دهند که وضعیت ایران شکننده است. اما این توطئه ها در نهایت راه به جایی نبرد و در واکنش مردم نه در همراهی بلکه در جهت حذف این جریان از فضای سیاسی کشور بروز کرد .
8- بروز فتنه بزرگ سال 88 :
8-1 کانون های مدیریت خارجی
فتنه سال 88 در بعد خارجی از سال ها قبل از 88 طراحی و دنبال شده بود. یکی از نشانه های آن این است که سناتور "مک کین" کاندیدای جمهوری خواهان در انتخابات سال 2008 در سال 1384 به جنبش سبز دقیقا با همین نام! اشاره می کند و می گوید "در ایران نظام را با جنبش سبز منهدم میکنیم". کین در مصاحبه با نیویورک تایمز گفت: "من هم چنان اندیشناک (هراسان از ) بلند همتی ایران هستم، چرا که چیرگی ایران بر منطقه به درازای تاریخ است". در بعد خارجی، محافل آکادمیک و رسانه ای آمریکا، "دفاتر ویژه" امریکا در کشورهای مختلف و سفارتخانه های غربی سه کانونی بودند که طی دو دهه به خصوص در دوره نئوکان ها
2000 تا 2008 فعالیت گسترده ای را با هدف تغییر در ایران دنبال می کرد. ادبیات دوره بوش در ارتباط با ایران به "Regime change " موسوم شده بود. این ادبیات در دوره اوباما هم به رغم آنکه توقع نمی رفت، استمرار پیدا کرد. بر اساس بررسی های انجام شده حداقل هشت "دفتر ویژه" در دبی، بگرام، بیشکک، باکو، سلیمانیه، آمستردام، لندن و واشنگتن به منظور ارتباط گیری، هماهنگ سازی، آموزش و تجهیز به مرور در فاصله سال های 1371 تا 1388 راه افتادند. این دفاتر بعضا زیر نظر سیا و پنتاگون فعالیت می کردنند و در این میان دفتر دبی استثناء مستقیما زیر نظر معاون اول رئیس جمهوری امریکا فعالیت می کرد. اسناد می گویند این دفاتر به سرشاخه هایی در تهران وصل بودند و از طریق این سرشاخه ها، نخبگان ایرانی در حوزه های مختلف را شناسایی می کردند و به این دفاتر می کشند.
ورزشکاران، هنرمندان، پزشکان، مهندسان، اساتید دانشگاه، روزنامه نگاران، صنعت گران، بانوان، فعالان عرصه صنعت، تشکل های کارگری، فعالان سیاسی و احزاب که تعداد آنها از دهها هزار نفر فراتر رفته است، به مرور به این دفاتر منتقل شدند و در یک برنامه چند لایه و چند مرحله توجیح و هماهنگ می شدند و در نهایت به عنوان پیشتازان تحول در نظام سیاسی ایران مورد استفاده قرار می گرفتند. سرپل های این " دفاتر ویژه " همان حلقه هایی بودند که در دوره هاشمی رفسنجانی و در دوره خاتمی در دستگاه های مختلف فعالیت می کردند و سکولاریزه کردن نظام و جامعه ایران در دستور کارشان بود. علاوه بر این دفاتر ویژه، دست کم 15 سفارتخانه غربی به جمع آوری اطلاعات حساس، ارتباط هدفمند با برخی از مراکز نظام، برگزاری جلسات با بعضی از نخبگان سیاسی مخالف نظام دینی، تهیه، تجزیه و تحلیل های دوره ای و سنجش درجه و ماهیت تغییرات در جامعه ایران مشغول بودند. بعضی از این سفارتخانه ها
به خصوص سفارت انگلیس تجهیز مخالفان و پشتیبانی مالی از آنان را دنبال می کردند. این ها در فتنه سال 1388 به صورت عملیاتی تر به مقابله با نظام اسلامی پرداختند، به گونه ای که بعضی از عوامل سفارتخانه های غربی به دلیل حضور مستقیم در آشوب های خیابانی بازداشت و محاکمه شدند.
محور سوم، مراکز مرتبط با سازمان جاسوسی امریکا در واشنگتن است که به طور ویژه روی ایران کار می کنند و تعداد واقعی آنها مشخص نیست. یک گزارش که به مطبوعات راه پیدا کرد، بیانگر آن است که حداقل 700 اتاق فکر و برنامه ریزی (
tank think )در امریکا به طور خاص روی مسائل ایران مطالعه و پیشنهاداتی را برای دستگاههای تصمیم گیر امریکا تهیه می کنند. این مراکز مقالات و تحقیقات ضد ایرانی را در سطح جهانی خریداری و با هزینه خود منتشر می کنند. بر اساس تحقیقاتی که یک مرکز علمی وابسته به دانشگاه تهران به عمل آورده، آثار منتشر شده ضد ایرانی این مراکز از 35 هزار مقاله، 4200 گزارش و 300 جلد کتاب در سال فراتر می رود. در بعضی از مهم ترین این مراکز بین 3 تا 15 نفر از عناصر ایرانی مخالف جمهوری اسلامی نیز فعالیت می کنند. استفاده از این افراد به این دلیل صورت می گیرد که محافل امریکایی از استنتاج هایی که درباره ایران انجام می دهند، اطمینان حاصل کنند. دفاتر ویژه، سفارتخانه و اتاق فکر، در واقع مثلث ابزار غرب برای تغییر در ایران را شکل داده اند. امریکایی ها در عین حال در اوج فتنه 88 دفتری را در کاخ سفید با عنوان "دفتر هماهنگی امور ایران" تحت ریاست معاون اول اوباما در کاخ سفید به وجود آوردند. کار این دفتر هماهنگ سازی فعالیت بخش های مختلف است. به دنبال گزارش های این مراکز بود که امریکا بررسی هر طرح درباره ایران را به بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 موکول کرد. در آن مقطع این نظریه به طور مشترک در وزارت خارجه و وزارت دفاع امریکا پدید آمده بود که بعد از انتخابات 88 موقعیت نظام مستحکم تر می شود و لذا بهتر است رئیس جمهور مذاکره با ایران را شروع کند و بر این اساس اوباما دو نامه در اسفند 87 و اردیبهشت 88 برای مقامات ایران فرستاد و درخواست گفت و گو کرد، اما چیزی نگذشت که ادبیات امریکا به نحوی سابقه ای علیه ایران شدت گرفت. اوباما بعد از فتنه 88 خود وارد میدان شد و از لزوم "تغییر ایران" حرف زد.
نیروهای نظامی امریکایی در جریان فتنه 88 به مرزهای غربی ایران نزدیک شدند و بیم آن می رفت که وارد عملیات نظامی علیه ایران شوند. خود این موضوع حکایت از آن می کند که مثلث دفاتر ویژه، سفارتخانه ها و اتاق های فکر پس از فتنه 88 راه را برای به تسلیم در آمدن ایران همواره ارزیابی کرده بودند. مراکز امریکایی پیش از انتخابات به طور گسترده به ادبیات تقلب دامن زدند و برای آشوب کشیدن ایران، از پیروزی قطعی میر حسین موسوی و بروز تقلب در اعلام نام محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور حرف زدند و با برجسته سازی فعالیت مخالفان، وانمود کردند که نظام سیاسی ایران در آستانه سقوط قرار گرفته است.
8-2 ارتباط داخل و خارج
با مرور مسائل پس از انتخابات به خصوص در فاصله هشت ماهه تیر تا بهمن 1388 این نکته کاملا ثابت می شود که پیوند روشنی میان به صحنه آمدن همزمان اصحاب فتنه در ایران و سران دولت های غربی وجود داشته است. حضور عناصر میدانی فتنه در رسانه های امریکایی و محافل وابسته به سیا پس از رو به افول گذاشتن فتنه در ایران هم، سند جداگانه ای برای اثبات این پیوستگی است. یک گزارش که پس از اعلام علنی، از سوی سران فتنه تکذیب نشده، بیانگر آن است که در اردیبهشت 1387 یعنی 13 ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران جلسه ای در واشنگتن با حضور عناصر ضد ایرانی دولت امریکا به همراه چند تن از عناصر ایرانی مخالف جمهوری اسلامی برگزار شده است. در این جلسه روی پدیده تقلب در انتخابات 88 و تلاش نظام برای پیروزی دوباره دکتر محمود احمدی نژاد و لزوم تشکیل کمیته ای ذیل عنوان "صیانت از آرا" از سوی اصلاح طلبان تاکید شده است. پس از این جلسه دیداری میان ابراهیم یزدی و فرزند یکی از سران فتنه در تهران برگزار می شود. در این دیدار یزدی می گوید: "مهمترین مسئله انتخابات آینده باید مسئله تقلب باشد و این موضوع را ابتدا یک چهره موجه مرتبط با نظام مطرح کند، چرا که طرح ابتدایی موضوع از طرف افراد یا گروه هایی که خودی نظام تلقی نمی شوند، پروژه را خراب می کند و به جایی نمی رساند". متعاقب این موضوع پدر این فرد که در آن زمان یک روحانی دارای موقعیت برجسته در نظام بود، شهریور ماه 87 در جمع عده ای از روحانیون مشهد نسبت به سلامت انتخابات ابراز نگرانی می کند. حدود سه ماه بعد "کمیته مشترک صیانت آرا" از سوی جریان اصلاح طلب با محوریت احزاب کارگزاران، مجمع روحانیون، مشارکت و مجاهدین انقلاب اعلام موجودیت می کند و در اعلامیه ها و اظهارنظرهای پیاپی صلاحیت دولت و شورای نگهبان را برای برگزاری انتخابات زیر سوال می برد و خواستار تشکیل "هیئت مستقل برگزاری انتخابات" و خلع ید از شورای نگهبان و وزارت کشور می شود.
در آذر ماه 87 مصطفی تاج زاده عنصر برنامه ریز این کمیته به صورت رسانه ای از مراجع عظام تقلید درخواست می کند که نظام را وادار به پذیرش هیئت مستقل انتخابات کنند و خود نمایندگانی را برای عضویت در هیئت معرفی نمایند که این در واقع مخدوش کردن داوری رهبری در امر انتخابات بود. همزمان این کمیته نسبت به فعالیت بسیج و سپاه در انتخابات ابراز نگرانی می کند و نظام را متهم می سازد که برای کانالیزه کردن انتخابات، ماموریت های ویژه ای به این نیروها واگذار کرده است. در این بین پس از یک ماه از اعلام کاندیداتوری سید محمد خاتمی، میرحسین موسوی 20 اسفند 87 اعلام کاندیداتوری می کند و شش روز بعد محمد خاتمی استعفا می دهد. این جابه جایی در اسفند 87 معنای خاصی داشت و از این رو بسیاری از نیروهای سیاسی چنین رخدادی را نشانه عزم این جریان برای بر هم زدن انتخابات ارزیابی کردند . روزنامه کیهان در تاریخ 24 بهمن 87 در سر مقاله ای با عنوان "برای مشارکت یا برهم زدن" از این توطئه پرده برداری کرد. در آن مقطع در مورد پذیرش کاندیداتوری محمد خاتمی از سوی نظام تردیدی وجود نداشت ولی پذیرش میرحسین موسوی از سوی نظام به دلیل سوابق منفی او در بحث ولایت فقیه و عدم نظام پذیری با تردیدهایی مواجه بود. اما نظام این اشکال را نادیده گرفت و کاندیداتوری موسوی را پذیرفت.
همرمان با این تحولات کشورهای غربی به برجسته سازی چهره موسوی پرداختند و عملا همه تدارک خود را برای تقویت او به کار گرفتند. اگر نگاهی به سیاست های رسمی و رسانه ای کشورهای غربی و هم پیمانان منطقه ای آنان در فاصله آذر ماه 87 تا انتخابات خرداد88 و پس از آن بیاندازیم، به وضوح نقش مکمل را در ترویج مهندس موسوی مشاهده می کنیم. در این میان تلویزیون فارسی بی بی سی که اساسا ار آذر ماه 87 شروع به کار کرد، تلویزیون
V.O.A امریکا و سایت های فارسی الجزایره قطر و العربیه عربستان یک جبهه مشترک رسانه ای به نفع موسوی به وجود آوردند و در حالی که مراکز تحقیقاتی آنها پیروزی دکتر احمدی نژاد را قطعی می دانستند، میرحسین را پیروز قطعی اعلام کردند و در عین حال روی جدی بودن احتمال تقلب به نفع احمدی نژاد تاکید کردند. خود این موضوع دلیل مستقلی بود که پیوستگی داخل و خارج را نشان می داد.
یکی دیگر از موارد، به میدان آمدن سایت های اینترنتی "توئیتر" ، "فیس بوک" و "یوتیوب" بود. این سایت ها علی الظاهر خصوصی بودند و با مبدا اروپا اداره می شدند ولی خبرهای بعدی بیانگر آن بود که اینها شبکه هایی امریکایی اند که در سازمان سیا راه اندازی شده بودند. به عنوان مثال چند ماه پس از فتنه 88، باراک اوباما رئیس جمهور امریکا اعلام کرد که "ما به توئیتر دستور دادیم که تعمیرات فنی را تا زمان برگزاری


  
  
   1   2   3      >