سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستی پادشاهان و خیانتکاران، کمتر می پاید [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :15
بازدید دیروز :1
کل بازدید :21851
تعداد کل یاداشته ها : 41
103/2/12
1:46 ع

1-               افزایش امید دشمن به بی ثبات سازی سیاسی و براندازی در ایران

بی ثبات سازی جمهوری اسلامی ایران یکی از راهبردها و اهداف جنگ نرم دشمن علیه ایران بوده است. فتنه 88 زمانی رخ داد که جمهوری اسلامی ایران در دو طرف مرزهای خود شاهد یاغی گری و لشکرکشی های بی سابقه آمریکا و هم پیمانانش در ناتو و رژیمهای وابسته به آن در منطقه خاورمیانه بود. عراق و افغانستان در مرزهای غربی و شرقی به اشغال آنها در آمده بود. تحرکات فزاینده آمریکا در شیخ نشین های عرب حوزه خلیج فارس و کشورهای همسایه شمالی ایران، تلقی نوعی تلاش برای محاصره را تداعی می کرد. در اوج فضای ملتهب در منطقه، جمهوری اسلامی ایران به اعتراف دوست و دشمن، باثبات ترین کشور خاورمیانه شناخته می شد. با وجود تهدیدها و تحریمهای گسترده، ثبات سیاسی مستقر و هر روز بر توانمندی ایران در ابعاد فنی و تکنولوژیکی، اقتصادی، نظامی و سیاسی افزوده می شد. روند تاثیر گذاری ایران بر معادلات منطقه ای و فرامنطقه ای نیز غیرقابل انکار بوده است.

ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه یکی از مقامات سیاسی جهان است که جرأت و جسارت این را داشت تا جلوتر از دیگران به توانایی و قدرت جمهوری اسلامی ایران در سطحی جهانی اذعان کند. وی در حاشیه اجلاس سران کشورهای حوزه خزر در تهران در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی گفت: ایران کشور و قدرتی جهانی است و همواره در خاورمیانه تاثیرگذار و نقش آفرین بوده است. ایران ادبیات و تاریخ کهن و ریشه داری دارد که حتی بخشی از خاک شوروی سابق هم جزو خاک و سرزمین ایران بوده است.(خبرگزاری فارس،25/6/86)

یکی از پیامدهای فتنه این بود که آمریکا و غرب را به این باور رساند که اگر راهکار ایجاد و تقویت گروهکهای تروریستی نتوانست راهبرد بی ثبات سازی را در ایران عملیاتی کند، جریان فتنه ارزش سرمایه گذاری دارد و این ظرفیت را خواهد داشت که بی ثبات سازی را فراتر از راهبرد تغییر رفتار بلکه در واقع تغییر نظام دنبال کند. البته اقدامات تروریستی و فعالیت گروهکهایی چون ریگی، نه تنها کنار کذاشته نشد بلکه وارد فازهای جدیدی نیز شد و با هدایت و آموزش سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی (موساد) و همکاری برخی کشورهای همسایه، تا ترور نخبه گان و دانشمندان هسته ای ادامه یافت. با این حال، به باور دشمنان، جریان فتنه این ظرفیت را دارد که تحت حمایت برخی شخصیتهای دارای سابقه مثبت در انقلاب و مدیریت نظام در سالهای متمادی، و یا در سایه تردید و سکوت برخی خواص دیگر، به سرعت بتواند شکاف اجتماعی ایجاد کند و آشوب را با سرعت فراگیر نماید. این تحلیل از برخی جهات قابل تامل است اما عاملی که در محاسبات دشمنان نظام جای نگرفت و همان عامل نیز این باور را بهم ریخت و مجددا یاس را به اردوگاه دشمن هدیه کرد، چیزی نبود جز مدیریت و رهبری بحرانها که بدست حکیم توانا و هوشمند می باشد و همچنین ظرفیت مردمی نظام است که همواره با بصیرت انقلابی و در سایه عنایت الهی، حماسه های تاریخ ساز را رقم می زنند.

2-               رشد تحرکات ضد ایرانی کشورهای منطقه خلیج فارس

تشکیل شورای همکاری خلیج فارس در دوران جنگ تحمیلی و صف آرایی در کنار عراق در مقابل ایران، اوج خصومت کشورهای این حوزه با ایران بود، اما آنها در دوران جنگ به توانمندی ایران پی بردند و بعد از جنگ، هر روز شاهد پیشرفتهای جدیدی در حوزه های مختلف در ایران بوده اند. موقعیت منطقه ای و بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران و روند فزاینده قدرت ایران در معادلات امنیتی منطقه، بر تعدیل رفتار و مواضع آنها تاثیر گذار بود.

یکی دیگر از پیامدهای فتنه 88، احیای خصومت دیرینه سران عرب کشورهای حوزه خلیج فارس بود. آنها فتنه 88 را فرصتی برای جبران ناکامی های گذشته خود یافتند. لذا به شیوه های مختلف به حمایت های پنهان و آشکار از جریان فتنه پرداختند.

هشتم اردیبهشت ماه 88 خبرگزاری ها از سفر خاتمی به چند کشور عربی از جمله عربستان سعودی، مصر، مغرب، تونس، کویت و قطر خبر دادند و متعاقب آن در تاریخ 24 اردیبهشت ماه خبر مذاکره او با ملک «عبدالله بن‏ عبدالعزیز» پادشاه عربستان در ریاض روی خروجی خبرگزاری‌ها رفت. بعدها «محمد علی ابطحی» پس از بازداشت شدن به دلیل نقش داشتن در حوادث پس از انتخابات، از «انتخاباتی» بودن این سفر سخن گفت. ابطحی همچنین خبر داد که در این سفر یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس مبلغی را به عنوان کمک به برنامه تبلیغاتی اصلاح طلبان اختصاص داده است. از دیگرسو، «ناصر قره باغی» نیز در مناظره ای که پس از انتخابات با «اکبر اعلمی» داشت، هدف این سفر را جمع‌آوری اعانه برای مخارج تبلیغاتی موسوی عنوان کرد. دی‌ماه 1390 نیز کمسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی در گزارش رسمی خود از «فتنه 88» تصریح کرد که «مسافرت های خارجی افرادی چون محمد خاتمی که اغلب به تلاش برای متقاعد کردن طرف خارجی به اینکه میرحسین موسوی فردی مناسب برای پیش بردن پروژه تغییرات ساختاری در ایران است، اختصاص داشته است. اسناد موجود نشان می دهد خاتمی در تونس، ترکیه و استرالیا برای ترغیب خارجی ها به حمایت از موسوی تلاش کرده و موفق نیز شده است». (خبرگزاری فارس،7 آذر 1391)

حجت الاسلام حیدر مصلحی وزیر اطلاعات در حاشیه جلسه هیئت دولت در پاسخ به این سئوال که آیا مبلغ یک میلیارد دلاری که از سوی آیت الله جنتی اعلام شد به برخی از سران فتنه داده شده است را تایید می کنید ، گفت: بله، رقم هزینه کرد آنها بسیار بالاتر از این اعداد است. در فرصتی که اخیرا پیدا کرده ایم برخی از ابعاد پشتیبانی مالی از فتنه سال گذشته را کشف کرده ایم. (خبرنگار مهر،1389/06/03)

با انتشار خبر مربوط به نشست موسوم به الجناردیه در عربستان و کمک 18 میلیون دلاری به طیف اصلاح طلبان خارجه نشین، از ادامه تلاشهای عربستان برعلیه ملت ایران و حمایت از جریان فتنه پرده برداشته شد.

به دنبال اعتراضات شدید محافل سیاسی و رسانه ای در داخل و خارج کشور به حضور عطاء الله مهاجرانی تئوریسن دولت خاتمی و عضو اتاق فکر موسوی در نشست الجنادریه و دریافت کمک 18 میلیون دلاری از دستگاه امنیتی سعودی،علیرضا نوری زاده دیگر تریبون دار حامی جریان فتنه که مهاجرانی را در این نشست همراهی می کرد، با انجام مصاحبه های مختلف درصدد توجیه حضور مهاجرانی در این نشست برآمد. وی اعتراف کرد که نشست الجنادره از سوی «گارد ملی عربستان» برگزار شده بود. (رک:خبرگزاری فارس،90/11/28)

این همه ماجرا نیست. ادعای واهی در مورد جزایر سه گانه ایرانی بار دیگر محور جنجال آفرینی گردید. اگرچه شیوخ عرب حوزه خلیج فارس همواره در مورد مسائلی چون ادعای امارات دارای موضع بودند اما بعد از فتنه، شاهد اوج گیری مواضع و رفتارهای تهدیدآمیز بودیم. شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان وزیر امور خارجه امارات در گفت‌وگو با رویترز در اظهاراتی گستاخانه و تهدیدآمیز، وضعیت جزایر سه گانه ایرانی را "اشغالی" توصیف کرد و گفت: «این وضعیت در روابط ایران با کشورهای عربی همسایه خود تاثیر منفی دارد.  امیدواریم طرف ایرانی به این موضوع و این اختلاف و این اشغال نه تنها به عنوان مانعی دربرابر بهبود و گسترش روابط با امارات بلکه به عنوان مانعی در برابر روابط کشورهای عربی با ایران بنگرد. به سود همه، ایران و کشورهای عربی است که این اختلاف حتما می‌بایست به صورت مسالمت‌آمیز و عادلانه پایان یابد.»(آفتاب، 6 اردیبهشت 1389)

یکسال بعد، برخی رسانه ها اعلام کردند که امارات برای گرفتن جزایر سه گانه از ایران، مزدور استخدام کرده است. «روزنامه نیویورک تایمز، در گزارشی از تشکیل یک گردان 800 نفره از نیروهای خارجی برای امارات عربی به منظور دفاع از این شیخ‌نشین در برابر حملات خارجی و همچنین اشغال جزایر سه‌گانه ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک خبر داد. این مأموریت را ولیعهد امارات به "اریک پرینس" مؤسس شرکت بلک واتر داده است. این شرکت، عده‌ای از کلمبیائی‌ها را تحت عنوان کارگران ساختمانی وارد امارات کرده اما در حقیقت، آنها سربازان یک ارتش مخفی امریکایی که توسط مزدوران هدایت می‌شود و متعلق به "اریک پرینس" موسس بلک واتر است،‌ هستند. ولیعهد امارات به این شرکت آمریکائی تأکید کرده مزدوران را نباید از میان مسلمانان انتخاب کند.» (آفتاب،27 اردیبهشت 1390)

این نوع رفتارها و موضع گیریها که پس از فتنه 88 روند افزاریشی داشته به معنای این است که برخی از دولت های منطقه با نگاه به داخل ایران و حرکت های فتنه گونه این احساس و تصور غلط در آنها شکل گرفت که می توانند با استفاده از این فرصت ها قدرت یابی جمهوری اسلامی ایران را چه در بعد قدرت نرم و چه از نظر قدرت ژئوپلتیکی و راهبردی مانع خواهند شد.

6- ایجاد نگرانی در حامیان و وفاداران به انقلاب اسلامی و نظام

جمهوری اسلامی ایران براساس معماری حضرت امام (ره) و مهندسی رهبر معظم انقلاب در طول سه دهه، به عنوان کانون عدالت خواهی و استکبار ستیزی شناخته شد. ایران به عنوان ام القرای جهان اسلام، بر اساس مکتب سیاسی امام و رهبری و اصول قانون اساسی، الهام بخش همه حرکتهای رهایی بخش و نهضت های اسلامی بوده و از آنها به شیوه های ممکن حمایت نموده است.

فتنه 88 در زمانی رخ داد که جریان مقاومت در منطقه و به طور مشخص، حزب الله لبنان و گروههای جهادی فلسطین در خط مقدم این جریان، پیروزی در دو جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه، به جشن و شادی نشسته بودند. آنها با حمایتهای ایران توانسته بودند رژیم صهیونیستی را به شکست و عقب نشینی وادار کنند. موضوع دیگر، موج بیداری اسلامی منطقه بود که با الهام از تدابیر امام و رهبری، در آستانه حذف دیکتاتورهای وابسته آمریکا و تشکیل دولتهای اسلامی با الگوی ایرانی قرار داشت.

در شرایطی که همه چیز خوب پیش می رفت، ایران با جریان فتنه به صحنه آشوب و اغتشاش تبدیل شد. پیامد فتنه 88 برای جریان مقاومت و موج بیداری اسلامی از دو منظر مهم بود. یکی؛ نگرانی آنها از اینکه ام القرای جهان اسلام و بیداری اسلامی، درگیر جنگ نرم تمام عیاری از سوی نظام سلطه و بازیگران داخلی شده بود و فرافکنی رسانه های استکباری نیز بر دامنه این نگرانی می افزود. دوم؛ افتخار ایران اسلامی و الهام بخشی آن، مردم سالاری دینی بود. تلاش جنبشهای اسلامی منطقه برای سرنگونی دیکتاتورهای حاکم و جایگزینی الگوی مردم سالاری دینی در کشور خود بوده است، اما انتخابات ریاست جمهوری که بستری برای تحقق و تثبیت مردم سالاری دینی به شمار می رود از سوی جریان فتنه به چالش کشیده شد. این واقعیت را نمی توان انکار کرد؛ در حالی که برخی خواص در داخل کشور، تحت تاثیر سناریوها و تشکیک های جریان فتنه قرار گرفتند و به آنها پیوستند و برخی نیز با تحلیل های وارونه و درست پنداشتن دروغ‌های سران فتنه و یا با سکوت معنی دار، عملا بر تردیدها دامن زده و فضا را برای عمق بخشی فتنه مساعد کردند، طبیعی بود کسانیکه در ماورای مرزهای جغرافیایی ایران قرار دارند و واقعیات و روند را از نزدیک نمی بینند، دغدغه و نگرانی مضاعفی داشته باشند.

نتیجه

آنچه که بیان گردید برخی از پیامدهای منفی فتنه 88 بود. همانطور که اشاره گردید، در بررسی شرایط و روند تحولات کنونی، آثار فتنه چه در محیط داخلی و چه در محیط خارجی کاملا قابل شناسایی است. این موضوع که فتنه 88 را از حیث کارکردها و پیامدهایش خاتمه یافته تلقی کنیم، بنظر ساده لوحانه خواهد بود. بازخوانی تهدیدات و فتنه های کم شدت و پر شدت سی و چهار ساله اخیر در ایران، بر ضرورت هوشیاری و واقع بینی در این زمینه تاکید دارد. تضمینی وجود ندارد که عناصر و بازیگران فتنه های گذشته، با مختصات و آرایشی جدید در آینده، بازگشت نکنند. همانگونه که فتنه 88، آرایشی از ضدانقلابیون دهه اول، ملی گراها، ملی مذهبی ها، منافقین قدیم و جدید و بخش افراطیون، توهم زدگان و ساده لوحان جناح دوم خرداد را در خود داشت. با این حال بنظر می رسد، تنها راه در امان ماندن از فتنه ها و یا کاهش هزینه ها و آسیبها، هوشیار، بصیرت نافذ انقلابی و عبرت آموزی از رویدادهای گذشته است. چنانچه امام خامنه ای (مدظله) در اواخر سال 1389 در تحلیل فتنه 88 فرموده بودند که :«اگر قبول داریم که جبهه ی دشمن برای کشور ما و انقلاب ما برنامه ریزی بلند مدت دارد. پس ما هم باید برنامه ریزی بلند مدت داشته باشیم... همین حوادثی هم که گاهی می بینید در کشور اتفاق می افتد که دست بیگانه در آن نمایان است، چیزهای دفعتاً به وجود آمده نیست، خلق الساعه نیست؛ اینها هم برنامه های میان مدت و بلندمدت بوده است.»