باسمهتعالی
از استانبول تا مسکو؛
تاملی در روند مذاکرات هسته ای ایران و 1+5
ب- از بغداد تا مسکو
1- رویکردها و محتوای گفت و گوها در اجلاس بغداد؛ در این اجلاس سه رویکرد به مذاکرات را میتوان مشاهده کرد:
1/1- رویکرد اروپاییها؛ اروپاییها برای ورود به این نشست مدعی طرح و تنظیم یک بسته جدید را داشتند، اما عملا در این اجلاس هیچ نوع بسته مکتوب و مدونی مطرح نشد. آنها مطالب و مطالبات خود را به صورت شفاهی مطرح کردند. تمرکز پیشنهاد اروپاییها بر روی موضوع غنیسازی اورانیوم از سوی ایران قرار داشت و به تعبیر جلیلی، غربیها یک پیشنهاد بیشتر نداشتند؛ آن هم در خصوص غنی سازی 20% بود.
در واقع، اروپاییها در مقابل درخواست توقف غنیسازی اورانیوم از سوی ایران بسته تشویقی بسیار نامتوازنی از جمله دادن قطعات یدکی هواپیما به ایران، فراهم کردن همکاریهای فنی با آژانس و ارائه رادیوایزوتوپهای دارویی و ... را مطرح کردند.
در عین حال غربیها در موضوع تحریمها همچنان بر موضع گذشته خود مصر بوده و در خصوص گام برداشتن در خصوص رفع تحریمها پاسخی ارائه نکردند. علاوه بر آن، آنها علی رغم این که سعی داشتند مذاکرات با شکست روبرو نشود، اما همچنان در موضوع اجرای قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران بر ادبیات سابق خود پافشاری میکردند. نکته دیگری که در این رابطه قابل توجه است و در جمع بندی مذاکرات تاثیر تعیینکننده هم داشت، این بود که بر خلاف تیم مذاکرهکننده ایرانی، مذاکرهکنندگان گروه 1+5 از اختیارات لازم و جدی برای تصمیمگیری در زمینه پیشنهادهای ایران برخوردار نبودند و برای هر تصمیمگیری اعلام تنفس کرده، از دولت های متبوع خود کسب تکلیف می کردند. البته شاید آنها نمیخواستند پیشنهادهای ایران را به جهت پیامدهای آن، به عنوان یک محور اساسی اجلاس بپذیرند. از این رو بسیاری از تحلیلگران معتقدند مذاکرات بغداد تنها «مذاکره برای مذاکره» بوده و کارکرد دیگری نداشته است.
2/1- رویکرد روسها؛ روسها در این دوره از مذاکرات سعی میکردند فعالتر عمل کنند. به همین جهت پیش از ورود به اجلاس مدعی شدند که دارای بسته پیشنهادی ویژهای هستند. مهمترین پیشنهاد روسها، این بود که ایران برنامه غنیسازی 20 درصدی خود را محدود یا متوقف نماید و در عوض غرب کلیه تحریمها را لغو کند.
از آنجایی که روسها یکی از مبدعین طرح گام به گام بودند، در این اجلاس با طرح و رویکردهای ج.ا.ا که موافق با مدالیته گام به گام و اقدام متقابل بود همراهی نشان دادند. به همین دلیل روسها که نسبت به این اجلاس خوش بین بودند، مقرر شد میزبان دور بعدی مذاکرات در 29 و30 خرداد در مسکو باشند.
3/1- رویکرد جمهوری اسلامی ایران؛ رویکرد ج.ا.ابر اساس توافقات استانبول2 بر این مبنا قرار گرفت که موضوعات هستهای را در کنار سایر موضوعات سیاسی داخلی، منطقهای و بینالمللی مورد توجه قرار دهد. به همین جهت ج.ا.ا با یک طرح 5 محوری وارد این نشست شد و بر خلاف گروه 1+5، طرح پیشنهادی خود را به صورت یک بسته مدون و مکتوب به اجلاس بغداد ارائه داد.
پیشنهاد ج.ا.ا به گونهای تنظیم شده بود که گروه غربی قادر به برخورد به اصطلاح صفر و صدی با آن نبود و به جهت وجود مباحث مورد علاقه آنها در این بسته، گروه غربی وادار به تداوم مذاکرات در انتهای ماه جاری در مسکو شد. در اجلاس بغداد، جمهوری اسلامی ایران به صورت قاطعانه بر خط قرمزهای خود تاکید ورزید و هر نوع بحثی که حقوق مسلم ج.ا.ا را نادیده بیانگارد، مردود دانست. تاکید دیگر ایران در این نشست، این بود که هر نوع توافق و تفاهمی بایستی در چارچوب یک مدالیته مدون تنظیم گردد.
2- نگاهی به دستاوردهای اجلاس بغداد
- جمهوری اسلامی ایران با اصرار بر؛ برگزاری نشست در بغداد، جایگاه رویکرد شکل گرفته شده در میان غرب مبنی بر القای این مسئله که مشکلات اصلی دنیا در غرب حل و فصل می شود را شکست.
- بالا بردن پرستیژ سیاسی منطقه ای و جهانی عراق به عنوان کشوری که مردمسالاری و حکومت قانونی جدیدی در آن شکل گرفته است. این نشست به عراق کمک کرد تا اهداف خود را در عرصه بینالمللی و منطقهای پیش ببرد.
- تدوین مدالیته یا پیشنویس برای پیگیری مذاکرات و ارائه بسته پیشنهادی از سوی جمهوری اسلامی ایران که توانست محور گفتگوها را از مسیری که با ایدههای غرب دنبال می شد دگرگون نماید. از سوی ایران بستهای 5 بندی به گروه 1+5در قالب موضوعات امنیت بینالمللی، سیاسی ـ منطقهای و همچنین اقتصادی ارائه شد که به اذعان جهانیان میتواند محوری برای مذاکرات مسکو باشد.
- برگزاری این نشست غرب را وادار به تامل نسبت به درخواستها و پیشنهادهای جمهوری اسلامی ایران کرد. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر درک می شود که نگاهی به رفتارشناسی گذشته غرب با ایران در مذاکرات داشته باشیم. با توجه به اینکه در گذشته غربیها نسبت به هر نوع پیشنهاد از سوی ایران واکنش منفی نشان میدادند و به نوعی در خصوص درخواستهای جمهوری اسلامی ایران بیاعتنا بودند، برگزاری این نشست توانست غرب را برای پذیرش چرخه سوخت ایران و غنیسازی آن در داخل کشور تا حدود زیادی وادار نماید. از این رو، بسیاری از تحلیلگران معتقدند نفس برگزاری نشست بغداد حتی بدون هیچ دستاوردی هم برای ایران صرفا به جهت آفرینش فرصتی برای احقاق حق جمهوری اسلامی و به رسمیت شناختن توانمندی های صلحآمیز هسته ای ایران که تا چندی پیش خط قرمز غرب بود، حائز اهمیت و دستاورد بود.
- ایجاد اختلاف و شقاق در بین اعضای تیم مذاکره کننده گروه 1+5؛ اختلاف بین روسها و گروه غربی، اختلاف بین رژیم صهیونیستی و آمریکا و غرب، اختلاف بین اروپا و امریکا(اگرچه این اختلافات رسانه ای نشد ولی شواهد و قرائن وجود این اختلافات را تایید می کند.)
- غرب با اتخاذ و اعلام مجدد رویکرد تداوم تحریم ها که توسط هیلاری کلینتون مطرح شد، عملا خود را در وضعیت شکست قرار داده و در نهایت این غرب خواهد بود که به دلیل مواضع غیر اصولی و مغایر با توافقات نشست استانبول2 با چالش مواجه میگردد.
3- آینده مذاکرات هسته ای در مسکو
کارشناسان و تحلیلگران حوزه مسائل هستهای با توجه به تجربیات گذشته و مطالعه رفتارشناسانه گروه غربی، برای اجلاس مسکو در پایان ماه جاری سه گمانه را پبشبینی می نمایند:
1/3- مذاکرات مسکو با شکست روبرو می شود به دلایل زیر؛
- احساس خطر رژیم صهیونیستی و نوع لابیگری که انجام می دهد؛
- غرب تمایلی به دادن امتیاز به ایران ندار د و معتقد است هر نوع امتیاز به ج.ا.ا موازنه قدرت را در منطقه به هم می ریزد؛
- نگاه غرب به جمهوری اسلامی ایران یک تهدید هستیشناسانه است. در واقع گفتمان غربی از حیث ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران را تهدیدی دائمی و اساسی در برابر خود می پندارد که هر نوع امتیازی به آن به مفهوم تقویت این تهدید علیه خود است.
2/3- در اجلاس مسکو توافق صورت می گیرد به دلایل چون؛
- غرب می داند که ایران به دانش هسته ای بومی دست پیدا کرده و در این حوزه به مرحله بازگشت ناپذیری رسیده است، لذا توقف این پیشرفت در هر مرحلهای با رهیافت مذاکره و حتی امتیازدهی بیشتر به ایران را ، به نفع غرب است.
- با توجه به ارزیابیهایی که غرب از اثربخشی فشار و تحریم به ایران داشته، این گفتمان در بین گروه های غربی در حال تقویت شدن است که ادامه سیاست های فشار و تحریم قادر به حل این پرونده نیست و برای حل آن گریزی از مذاکره و حل مسالمتآمیز آن وجود ندارد.
- بیداری اسلامی رخداده در منطقه معادله قدرت را با تغییر مواجه و بعضا متحدین استراتژیک غرب را دچار فروپاشی کرده است. غرب معتقد است گشودن باب معامله و مذاکره با ایران به سبب تاثیری که در این بیداری داشته است، می تواند در کنترل تحولات منطقه مهم خاورمیانه به آنها کمک نماید. تجربه افغانستان و عراق در این خصوص در پیش چشم غرب و آمریکاییها قرار دارد.
- بحران رکود اقتصادی و بنبست انرژی، دو عاملی است که غرب را وادار می کند به راه حل های مسالمت آمیز و نتیجه بخش ساختن مذاکرات دور بعد با تامل بیشتری نگاه نماید.
3/3- مذاکرات مسکو ناتمام می ماند و به نشست های آینده موکول می شود، زیرا؛
- اختلافات شدیدی در بین کشورهای غربی حاکم است. به گونه ای که آنها نمی توانند به جمعبندی واحدی در مقابل ایران برسند. آنها برای حل این موضوع به زمان و تطویل مذاکرات نیاز خواهند داشت.
- به رغم تجربه غرب، آنها همچنان امیدوارند که از طریق فشار، تهدید و تحریم بتوانند در سیاست های ایران به زعم خود تعدیل(بخوانید تعلیق هسته ای) ایجاد نمایند.
- غرب برای عبور از رویدادهای داخلی و مدیریت بحران های منطقه ای و جهانی نیاز به خرید زمان دارد. انتخابات ریاست جمهوری امریکا در آبان ماه یکی از این مصادیق است.
- اساسا در موضوع هسته ای ایران مولفه ها و عوامل مختلف زیادی دخیل است و تصمیم گیری در این رابطه سهل و آسان نیست و به زمان بیشتری برای گفتگوهای عمیقتر نیاز است. این موضوع پس از اجلاس استانبول بدین صورت که راه درازی برای رسیدن به توافق در پیش است، مورد تاکید نماینده چین قرار گرفت.
نتیجه
نتایج کلی مذاکرات بیانگر چند نکته اساسی است:
1- رویکرد غربی ها در قبال برنامه هسته ای ایران از برچیدن به محدود سازی و مهار تغییر نموده است.
2- غربی ها حاضر نیستند امتیازی به تهران بدهند که موازنه قدرت را به هم زند. به همین جهت پیشنهادهای تشویقی آنها همواره شامل مواردی بوده است که هیچ توازنی با خواسته های ایران نداشته است.
3- غربی ها، همواره در تمام مذاکرات از ایران خواسته اند که به قطعنامه های شورای امنیت عمل نماید.
4- گروه غربی هیچ گاه به تعهدات خود پایبند نبوده و با تفسیر موسع از واژگان و عبارتها سعی کردهاند مسیری را در مذاکرات پیش ببرند که منافع مطلق آنها تأمین گردد.
5- غرب همواره در کنار تقاضای اعتمادسازی، اعتماد سازی نمی کند. اعتماد سازی از نظر آنها توقف چرخه سوخت است.
6- گروه غربی عملاً به بازی برد- برد متوازن نمی اندیشند. به همین جهت پیشنهادهای جزیی و غیر متوازن ارائه می دهند.
7- تهدید، فشار و تحریم علیه ایران در هیچ مرحله ای از مذاکرات، چه در قبل و چه در حین مذاکرات از سوی گروه غربی معلق یا منتفی نگردید.
8- در برابر فشارها و تهدیدات غرب، ایران با اتخاذ سیاست مقابله به مثل، گام به گام برنامه های هستهای خود را پیش برد. به گونه ای که در حال حاضر دانش تمام چرخه سوخت هسته ای توسط دانشمندان هسته ای ایران و بدون کوچکترین وابستگی به بیرون بومی شده است.
9- پیشرفت هسته ای ایران مهمترین عامل بازدارنده تاکنون علیه اقدامات غرب بوده و به همین جهت ضمن اینکه آنها را وادار به نشستن بر سر میز مذاکراه کرده، باعث عقب نشینی گام به گام آنها از خواسته های حداکثری نیز گردید. چنانچه در آخرین نشست که در بغداد برگزار شد آنها حرفی برای نپذیرفتن غنی سازی در خاک ایران با غنای 5 درصد نداشته اند.
در مجموع می توان گفت با توجه به مباحث ارائه شده در اجلاس دو روزه بغداد، علیرغم دستاوردهای مثبت آن، گروه غربی تلاش کرد تا مهمترین توافقات و تفاهمات استانبول را کم رنگ کند و نسبت به رویکرد گام به گام و تهیه مدالیته کم توجهی نشان دهد. در واقع، گروه غربی موضوعات مورد تاکید خود را همچنان بر مسئله هستهای قرار داده و حاضر به تعریف مشخصی برای مذاکرات و همچنین اقدامات متقابل نیست. به عبارت دیگر، گروه 1+5 عملاً به زعم خود، بازی برد- برد نامتوازن را در این دوره از مذاکرات دنبال کرد. اما جمهوری اسلامی ایران توانست با ابتکار عمل خود و ارائه بسته پیشنهادی، گروه غربی را به چالش وادارد تا ناگزیر به تداوم مذاکرات با گفتمان جمهوری اسلامی ایران بیاندیشد.