سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کمیل کسان خود را بگو تا پسین روز پى ورزیدن بزرگیها شوند و شب پى برآوردن نیاز خفته‏ها . چه ، بدان کس که گوش او بانگها را فرا گیرد ، هیچ کس دلى را شاد نکند جز که خدا از آن شادمانى براى وى لطفى آفریند ، و چون بدو مصیبتى رسد آن لطف همانند آبى که سرازیر شود روى به وى نهد ، تا آن مصیبت را از او دور گرداند چنانکه شتر غریبه را از چراگاه دور سازند . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :7
بازدید دیروز :26
کل بازدید :21901
تعداد کل یاداشته ها : 41
103/3/2
3:37 ص

سرنوشت محتوم بشریت از دیدگاه قران   

 و اذا وقع القول علیهم اخرجنا لهم دابه من الارض تکلمهم ان الناس کانو بایاتنا لا یوقنون – نمل 83 . زمانیکه محکومیت کفار قطعی می شود ما بنده خدائی را وادار می کنیم تا آنها را از این محکومیت آگاه کند ، لیکن مردم به آیات و اخبار غیبی ما ایمان نمی آورند .

     گاهگاهی در تقدیر خدا وضعیت کفار و ستم کاران به جایی می رسد که حق ادامه حیات از آنها سلب می شود ، بر خدا واجب می شود به زندگی آنها خاتمه دهد زیرا خدا تا زمانی به کفار و منافقین مهلت می دهد که آنها جاهلانه به کفر و گناه و ظلم و تجاوز مشغول می شوند اما بعد از آزمایش و تجربه که دیدند جنگ و تجاوز به جز فلاکت و هلاکت سودی ندارد و خواستند به جنگ و تجاوز ادامه دهند خدا به زندگی آنها خاتمه می دهد و بعد وضعیت تازه و بی سابقه ای بوجود می آورد که تکرار حوادث گذشته نباشد مانند خاتمه دادن به زندگی بنی امیه و روی کار آمدن بنی عباس و خاتمه دادن به زندگی بنی عباس و روی کار آمدن دیگران و همینطور .

     خداوند در قران سوره بنی اسرائیل آیات 4 تا 8 خبر می دهد که کفار را در مسیر هدف مشترک تا دو مرتبه نهضت و شکست مهلت می دهد برای مرتبه سوم بعد از دو مرتبه شکست اول اگر توبه کردند لااقل به میزانی که دست از تجاوز و ظلم بردارند و به کار مثبت و مفید ادامه دهند خدا آنها را مهلت و فرصت می دهد تا به زندگی ادامه دهند اما در مهلت سوم اگر باز هم دست به کار شدند و روش قبلی خودشان را تکرار کردند ، دیگر مهلت از آنها برداشته می شود و محکوم به فنا و نابودی خواهند بود .

     از زمانی که در جوامع کفر و تجاوز نهضت علمی و صنعتی بوجود آمده خداوند درهای علم و موفقیت به روی آنها باز نموده بجای اینکه شکر الهی را بجا آورند و این موفقیت را در راه خدمت به بشریت و پیشرفت زندگی آنها قرار دهند به عکس در راه خیانت و استثمار ضعفا فعالیت نموده و هر چه بیشتر ظلم و تجاوز را گشترش داده اند تا بالاخره این ظلم و تجاوز و استثمار ضعفا منجر به دو جنگ جهانی اول و دوم شد ، خداوند در جنگ جهانی اول به مجازات ظلم وتجاوز و استثمار ضعفا کفار را سرکوب نمود ، شهرها و کارخانه های آنها را به دست خودشان ویران کرد و آن همه خرابی و ویرانگری و قتل و کشتار به دست خودشان برای خودشان فراهم شد . خداوند به دست خودشان آنها را سرکوب نمود و بعد از جنگ جهانی اول به آنها مهلت و فرصت داد تا قیام کنند شاید تمدن خود را بدون توحش ادامه دهند ولی در مهلت دوم بعد از سرکوبی در جنگ جهانی اول که نتیجه ظلم و استثمار ضعفا بود باز روش قبلی خود را ادامه دادند ، به همان راهی رفتند که نتیجه اش جنگ افروزی و ظلم و استثمار بود . خداوند به آنها میدان داد ، علم و صنعت و به قول خودشان تمدن را بیشتر و بیشتر پیش بردند ، تجهیزات علمی و صنعتی و صنایع جنگی خود را پیشرفت دادند تا در صنایع جنگی خود موفق به کشف بمبهای هسته ای و اسلحه های کشتار جمعی شدند ، خیلی بدتر از گذشته ها به ظلم و استثمار ضعفا ادامه دادند ، روشهای جنگ افروزی را ادامه دادند ، برای خدمت به صلح و عدالت جهانی نیش و پنجه گرگ و پلنگ را تیز تر و برنده تر ساختند . وای به حال صلح و عدالتی که از طریق قتل و کشتار و ظلم و استثمار پیدا شود . مرتبه دوم خیلی بدتر از گذشته بشریت را به بردگی و اسارت کشیدند ، شرق و غرب دنیا را به ذلت و فلاکت کشیدند تا اینکه باز بر خداوند متعال واجب شد آنها را سرکوب کند و ضعفای شرق و غرب را از ذلت بردگی و اسارت آنها برهاند . هیتلر که در تمدن صنعتی ، خود را پیشرفته تر می دانست ، خود را نژاد برتر و یا خدای عالم شناخت ، تجاوز خود را شروع کرد و جنگ دوم جهانی را راه انداخت . تقدیر خداوند متعال بر این قرار گرفت که این تمدن توام با ظلم و استثمار و توحش را سرکوب کند ، جنگ جهانی دوم شروع شد و باز تمامی آن آبادیها و صنایع تبدیل به ویرانی شد . آلمان نازی که خود را خدای عالم به حساب می آورد به تمام معنی سرکوب شد و آن همه قتل و کشتار به راه افتاد که گفته اند قریب به هشتاد میلیون نفر کشته و آواره بجا گذاشت از جمله دویست و هفتاد هزار کشته ژاپنی هیروشیما و ناکازاکی ، اسلحه خطرناک اتمی خود را که برای صلح و عدالت ساخته بودند در این جنگ آزمایش کردند ، برای ایجاد عدالت آن همه پیر و ضعیف و زن و کودک را کشتند ، تمدنشان در انتهای توحش قرار گرفت عجب اینکه تمامی ملتها از این جنگ جهانی دوم و بخصوص جنگ اتمی به وحشت افتادند . علیه جنگ قیام کردند و برای جلوگیری از جنگ و تجاوز یک سازمان بین المللی بوجود آوردند که سران همه ملتها یکجا جمع شوند برای صلح و عدالت فعالیت کنند و لیکن ابر قدرتها در این سازمان حاضر نشدند دست از نیش و پنجه خطرناک خود بردارند . گفتند آن سازمانی را قبول داریم که در اطاعت ما باشد خداوند متعال هم بعد از این سرکوبی در جنگ دوم به آنها مهلت و فرصت داد امکانات در اختیار آنها گذاشت ( زیرا چنانکه گفته شد خدا در سوره بنی اسرائیل تقدیر خود را روشن فرمود که به کفار تا سه مرتبه جنگ و جسارت مهلت میدهد و در مرتبه سوم اگر روش گذشته ظلم و استثمار را دنبال کردند در این مرتبه آنها را می کوبد و به جهنم می کشاند ) که در این رابطه بعد از سرکوبی دوم آیه 8 بنی اسرائیل می فرماید : عسی ربکم ان یرحمکم و ان عدتم عدن ثم جعلنا جهنم للکافرین حصیرا ) یعنی در مرتبه دوم که سرکوب شدید باز شاید خداوند به شما رحم کند به شما مهلت و فرصت بدهد شاید راه و روش عادلانه و مصلحانه الهی را دنبال کنید ، اما اگر در مهلت سوم باز راه و روش ظلم و استثمار را دنبال کردید در این مرتبه به جهنم کشیده خواهید شد و مهلت دنیایی پیدا نخواهید کرد . بر اساس همین تقدیر کفار زمان ما دو مرتبه دنیا را به فساد و جنگ کشیده اند خدا آنها را سرکوب نموده و این مرتبه سوم است که خداوند به آنها می فرماید : عسی ربکم ان یرحمکم و ان عدتم عدنا ثم جعلنا جهنم للکافرین حصیرا . از سال 1945 بعد از جنگ جهانی دوم خداوند به کفار شرق و غرب مهلت داده شاید راه حق و عدالت را پیش گیرند که متاسفانه همان راه ظلم و زور و استثمار را دنبال کرده اند ، لذا می گوئیم بر اساس نصوص قرانی بعد از جنگ جهانی سوم خداوند به تمامی معنی آنها را می کوبد و مهلت از آنها برداشته می شود .

امروز سرنوشت جهان یک سرنوشت است

     سرنوشت امروز دنیا با گذشته فرق دارد در گذشته ها طبقات و قطعات کره زمین از یکدیگر جدا بودند ، از اوضاع و احوال یکدیگر خبر نداشتند در گوشه ای اسلام حاکمیت داشت و در گوشه ای مسیحیت و مذاهب دیگر ، چون از یکدیگر خبر نداشتند هر کدام تکلیف و تقدیر جداگانه ای داشتند و لیکن امروز تمام کره زمین به صورت یک شهر و یک روستا در آمده ، همه با هم اند و داخل زندگی یکدیگرند ، از اوضاع و احوال یکدیگر ، حق یا باطل با خبرند ، نیکان در نظر تمام مردم به نیکی شناخته شده اند ، بدان هم در نظر تمام دنیا به بدی شناخته شده اند امروز آمریکا و امثال او را تمام اهل عالم می شناسند ، اسلام و مخصوصا انقلاب اسلامی ایران را تمام اهل عالم می شناسند ، جنگ و استثمار در نظر تمام اهل عالم ، شرق و غرب محکوم است ، آزادی و استقلال و عدالت خواهی هم در نظر تمام اهل عالم محبوب است ، در هر گوشه دنیا حادثه ای می شود اعتراض جهانی بلند می شود . تمام اهل عالم دو گروهند که له و علیه آن حادثه حرف می زنند ، هیچ کس جرات ندارد علیه یک کشور بجنگد و آنرا تصرف کند . پس تمامی اهل عالم دو گروهند ، دو ملتند ، طرفدار عدالت و آزادی و استقلال ملتها و آنرا در اسلام جستجو می کنند یا طرفدار ظلم و زور و استثمار و آن را در کفر جهانی و مخصوصا آمریکا جستجو می کنند ، ظلم و تجاوز منفور همه ملتها و عدالت و آزادی و استقلال محبوب همه ملتهاست ، لذا تمامی جمعیت کره زمین یک سرنوشت دارند ، دو جنگ جهانی اول و دوم را دیده اند و بعد از جنگ جهانی دوم این همه جنگ و اختلافات پراکنده مشاهده کرده اند ، بر اسلامی که 1400 سال سابقه تاریخی دارد و کاملا به حقانیت شناخته شده آزمایش می شوند که آیا این دین پاک را قبول دارند و یا منکر می شوند ، طایفه با سواد و دانشمندان از هر ملتی کاملا آنرا به حقانیت شناخته اند که طبق مندرجات کتاب مغز متفکر جهان شیعه این همه علوم و صنایع خود را از قران و اسلام استفاده کرده اند . پس وظیفه دارند لااقل با اسلام و مسلمین منازعه و مخاصمه نداشته باشند ، طوایف مستضعف هم لااقل وظیفه دارند گرایش قلبی به اسلام داشته و تا آنجا که ممکن است با مسلمین نجنگند ، برادرانه باشند . مسلمانان هم لااقل شناخته اند که چگونه تفرقه و اختلاف آنها را به بردگی و اسارت کشیده است وظیفه دارند وحدت اسلامی خود را تجدید کنند و از همکاری با غرب و شرق منصرف شوند . پس امروز همه ملتها بهانه ای برای ترک اسلام و یا لااقل جنگ با اسلام و مسلمین ندارند ، پیش وجدان خود محکومند ، امروز کسی که آیات قرانی را آیات شیطانی تبلیغ نموده در نظر همه محکوم است . پس کسی عذر و بهانه ای برای مخاصمه و نزاع با اسلام و مسلمین ندارد ، تمامی بشریت مانند یک فرد در برابر اسلام قرار گرفته اند ، ندای اذان اسلام که در کره زمین طنین انداز می شود کسی نمی تواند منکر آن باشد بلکه لااقل در قلب خود همه به اسلام گرایش پیدا می کنند و فرج خود را از خدا می خواهد . پس تمام بشریت در برابر این آیه واذا وقع القول علیهم اخرجنا لهم دابه من الارض تکلمهم ان الناس کانوا بایاتنا لایؤمنون قرار گرفته اند ، یعنی روزگاری که محکومیت مخالفین اسلام قطعیت پیدا کند و ملتهای مخالف صلح و عدالت محکوم به نابودی شوند ما انسانی را مامور می کنیم آنها را از این محکومیت آگاه کند و حکم قران و اسلام را که علاج این محکومیت است به آنها گزارش دهد ولیکن ملتها مانند گذشتگان هشدارهای ما را قبول نمی کنند و ایمان نمی آورند در نتیجه چاره ای جز اجرای حکم هلاکت نیست . انقلاب اسلامی به پیروی از آیه شریفه به شما هشدار می دهد قبول اسلام و صلح و عدالت اسلام یگانه راه علاج است .

     الان دنیا و ملتهای کفر و گناه در معرض همین محکومیت الهی قرار گرفته اند یا باید پناهنده به اسلام شوند که مکتب صلح و عدالت است یا اینکه به جنگ نابود کننده دیگر متوسل شوند که چاره ای جز اجرای یکی از این دو حکم نیست زیرا با آگاهی کامل که کفر و گناه و ظلم و استثمار جز فساد و خرابی چیزی به بار نمی آورد به کفر و گناه خود ادامه می دهند .تاریخ این همه تجربه کرده است که انسان با تولیدات خود و طبیعت با تولیدات معمول جوابگوی نیاز انسان نیست . انسانهای متکی به خود و تولیدات خود و طبیعت در همین وضعی که بوده و هست خواهی نخواهی در مضیقه قرار می گیرند . انسان موجودی است که در خواست و نیاز خود نامحدود و نامتناهی است و آنچه می تواند تولید کند محدود و متناهی است و محدود هرگز جوابگوی نامحدود نیست لذا انسان خواهی نخواهی برای رفع نیاز متوسل به ظلم و زور می شود و از این ظلم و زور جنگ جهانی بوجود می آید ، یک موجود نامتناهی را یک قدرت نامتناهی می تواند اداره کند و آن قدرت نامتناهی خداوند متعال است ، لطف او از مسیر اسلام و صلح و عدالت خواهی و ترک ظلم و زور و استثمار و حرکت در خط تعاون در اختیار انسان قرار می گیرد آثار طبیعی حرکت در خط کفر و گناه و ظلم و زور پیدایش جنگ و نزاع است و جنگ و نزاع اثر طبیعی حرکت در خط ظلم و زور است که هر کافر و گناهکاری به جای اینکه رافع و دافع ظلم و زور باشد ناخودآگاه عامل ظلم و زور است ، پس ظهور جنگ و قتل و کشتارجمعی قابل اجتناب نیست . را طبیعی رفع ظلم و زور و جنگ ، ایمان و اسلام و صلح و صفا و عدالت خواهی و تعاون است و راه طبیعی کفر و گناه ، ظلم و زور و تنازع است . هرگز کفار در طول تاریخ نتوانسته اند دست از ظلم و زور و بردارند و صلح و عدالت بوجود آورند بلکه همه وقت و همه جا در طول تاریخ ناخودآگاه عامل ظلم و زور و جنگ و نزاع بوده و هستند ، پس پیدایش جنگ و نزاع بوسیله اکثر ملتهای کفر و گناه قهری است . کسی نمی تواند مانع ظهور مسائل قهری و طبیعی باشد ، انتظار صلح و عدالت از کفار مانند انتظار رحم و محبت از گرگ و پلنگ نسبت به آهوان است یا مانند انتظار ورود به مقصد از بیراهه روی است که انتظاری بی جا و غلط است ، هرگز در تاریخ نمونه نداشته و ندارد پس دنیا در انتظار جنگ جهانی سوم باشد که اجتناب ناپذیر است .

     اهل عالم بایستی به دلایل زیر در انتظار جنگ جهانی سوم باشند :

1 - تولیدات انسان و طبیعت جوابگوی نیاز و احتیاج انسان نیست ، خواهی نخواهی در مضیقه و بن بست زندگی قرار می گیرند و نتیجه این بن بست جنگ و نزاع است .

2 - ملتهای کفر و فاقد تمدن ایمانی و اسلامی نمی توانند دست از ظلم و زور و استثمار بردارند ، طبیعت کفر و گناه ، ظلم و زور است و طبیعت ظلم پیدایش قتل و کشتار است .

3 - خط حرکت کفر و گناه بن بست است به جز تولیدات مادی و طبیعت امید به جائی ندارند و چون قائل به وجود خدا و زندگی آخرت و حساب و کتاب نیستند قتل و جنایت و ظلم و فساد برایشان آسان است به محض اینکه در مضیقه و فشار قرار بگیرند که می گیرند متوسل به جنگ می شوند مخصوصا در برابر مستضعفین که احساس غلبه و پیروزی بر آنها دارند .

4 - به دلیل آگاهی به مفاسد کفر و گناه و ظلم و زور و بی اعتنایی به دعوت پیامبران و دین خدا با اینکه یگانه راه نجات و صلح و عدالت است حق ادامه حیات به تقدیر خدا از آنها سلب می شود ، حوادث نابود کننده به دست خودشان به اراده خدا برای آنها مقدر می شود زیرا بعد از پیدایش این حالات بی اعتنایی به دین خدا و فساد و ظلم و گناه مهلت از آنها برداشته می شود ، ادامه حیا آنها خلاف حکمت و مصلحت است پس نابودی آنها مقدر و اجرا می شود .

     از طرفی مشاهده می شود که این جنگهای تانک و توپ و بمباردمانی یا هواپیما کارساز نیست و پیروزی نظامی وجود ندارد ، ملتها همه آزادانه و آگاهانه به کشته شدن راضی ترند تا بردگی و اسارت . بعد از جنگ جهانی دوم این همه جنگهای توپ و تانکی در گوشه و کنار دنیا بوجود آمده و پیروزی برای کسی حاصل نشده ، پس این جنگ سوم حتمی الوقوع جهانی هسته ای خواهد بود . مطالب تا اینجا دلائل عقلی و حسابهای ریاضی جنگ سوم است ، علاوه بر اینها دلایل قرانی و روایتی هم وجود دارد که جنگ هسته ای جهانی واقع خواهد شد ، و این جنگ طبق نصوص قران و روایات همان آتش جهنم است که به دست کفار ساخته می شود .

     اولا قران انسانهای کافر و منافق را به عنوان عامل پیدایش آتش جهنم معرفی می کند همه جا پیدایش آتش را به کفار نسبت می دهد . ابتدا روزگاری را معرفی می کند که کفار فریفته نیروهای آتش می شوند و این همه سرمایه گذاری می کنند که آتش را از مکان آن استخراج نموده و از آن استفاده کنند . در سوره ذاریات آیات 12 تا 14 می فرماید : یسئلونک ایان یوم الدین ، یوم هم علی النار یفتنون ذوقوا فتنتکم هذا الذی کنتم به تستعجلون . یعنی از تو می پرسند که روزگار حکومت دینی که آخرت است کی است و کجاست ؟ در جوابشان بگو زمانی که کفار فریفته قوای آتش می شوند تا از آن استفاده کنند ما هم به آنها می گوییم ( میدان می دهیم ) که آتش را استخراج نموده و مزه آن را بچشند این آتشها که از آن در صنایع جنگی و غیر جنگی استفاده می کنید همان عذابی است که شما کفار بارها آن را با عجله و شتاب مطالبه می کردید که کجاست جهنم و کجاست عذاب کفار ، همه جا وقتی در برابر تهدیدات انبیاء قرار می گرفتند که به آنها می گفتند دست از کفر و گناه بردارید والا به آتش معذب می شوید می گفتند کو آتش ، کو عذاب ، خیال می کردند همین امروز که گناه کردند فردا آتش به جانشان می افتد ، نمی دانستند که خدا به آنها مهلت می دهد در دنیا آتش را روشن می کنند به جان بندگان خدا می اندازند و در آخرت به خودشان بر می گردد . شما می بیند قریب دو قرن است که کفار فریفته قوای آتشین شده اند و اسلحه های آتشین ساخته اند و انسان بی گناه و با گناه را با این آتشها سوزانیده اند و این که در این آیات می گوید روزگار حکومت دین این آتشها پیدا می شود یعنی آخر زمان زندگی دنیا نزدیک به ظهور امام زمان ، ظهور آن حضرت یوم الدین است که بعد از جنگهای هسته ای حتما واقع می شود و از جمله آیاتی که جنگ هسته ای را نشان می دهد و درست تفسیر همین آیات است ، آیات 10 تا 16 سوره دخان است که می فرماید : فارتقب یوم تاتی السماء بدخان مبین یغشی الناس هذا عذاب الیم . تا اینکه از قول مردم که به آن آتش معذب شده اند می گوید : ربنا اکشف عنا العذاب انا مؤمنون و جواب می دهد : انا کاشفوا العذاب قلیلا انکم عائدون ، یوم نبطش البطشه الکبری انا منتقمون . به پیغمبر اکرم خطاب می کند که در انتظار حکومت و دولت خود باش ( حکومت امام زمان عج ) در روزگاری که در این آسمان دود آتش فراوان ظاهر شود که آن دود آتش تمام مردم را فراگیرد در این موقع که مردم در محاصره آن آتش قرار می گیرند داد و فریادشان بلند می شود که ای خدا این عذاب آتش را از ما برطرف کن ما ایمان آوردیم و در آیه بعد جواب می دهد که روزی که حمله بزرگ جهانی خود را شروع کنیم کم کم این عذاب را از شما برطرف می کنیم که شما به پناه خدا برگردید . ما از کفار انتقام می گیریم بی شک این آتش فراگیر در همین زندگی دنیا ظاهر می شود که تمام مردم را فرا می گیرد زیرا عذاب جهنم مخصوص کفار و مخصوص آخرت است و این آیات نشان می دهد که تمام مردم در محاصره آتش ها واقع می شوند و شما مشاهده می کنید که چگونه کره زمین و شهرها در محاصره موشک های قاره پیما با کلاهک های هسته ای قرار گرفته و این تجهیزات آنقدر سریع و قوی است که می گویند قدرت تخریبی آنها چند برابر قدرت تخریب کره زمین است .آیا ظهور این موشکها همان دود و آتش نیست که در آسمان ظاهر می شود و بشریت را محاصره می کند که خداوند می فرماید : تاتی السماء بدخان مبین یغشی الناس . با توجه به اینکه خداوند با کلمات یصلی و تصلی ظهور این آتش و شعله ور شدن آن را به کفار نسبت می دهد ، البته آتش از نظر خلقت به خداوند است که در طبیعت آب و خاک و آتش آفریده و لیکن شعله ور شدن آن به دست انسان است که با پرتاب یک موشک شهری را به آتش می کشد ، از این شعله ور شدن تعبیر به یصلی می شود . چنانکه در سوره اعلی می فرماید : یتجنبها الاشقی الذی یصلی النار الکبری ، یعنی شقی ترین مردم که از دین خدا دوری می کند همان کسی است که آتش بزرگتر را روشن می کند ، آتش بزرگتر همین آتشهای هسته ای است که از انفجارات دیگر مانند تی ان تی و آتش نفت و بنزین بزرگتر است . در کیفیت حکومت امام زمان ( ع ) روشن خواهد شد که چگونه این حرارتها به صاحبان اصلی آن بر می گردد و جهنم آنها می شود و باز در سوره انفطار آیات 12 و 14 خداوند از این آتش ها و روشن شدن آن به دست کفار خبر می دهد و می فرماید : ان الفجار لفی جحیم یصلونها یوم الدین و ما هم عنها بغائبین . یعنی در دوران ظهور حکومت دینی ( یعنی در مقدمه ظهور امام زمان ) آتش جحیم را روشن می کنند و خیال می کنند برای دیگران روشن می کنند با اینکه خودشان از آن غایب نیستند . یصلونها به معنای روشن کردن آتش است نه به معنای یدخلونها ، اگر به معنای یدخلونها باشد با آیه و ما هم عنها بغائبین سازگار نیست زیرا کسی که داخل جائی می شود در آنحا حاضر است . پس این آیات هم تفسیر آیات قبل است . از همه این آیات صریح تر بر اینکه آتش های هسته ای همان جهنم است که خودشان آن را روشن می کنند آیات آخر سوره همزه است که می فرماید : انها علیهم موصده فی عمد ممدده ، یعنی این آتش که بر افروخته شد ، در همان ستونهای سر به فلک کشیده آنها را محاصره می کند ، عمد ممدده یعنی همین آپارتمانهای سر به فلک کشیده ، آپارتمانها است که در محاصره موشکهای قاره ای قرار می گیرد ، دولتهای دنیا و وجوه ملت ها که همان سران دنیا هستند در محاصره آتش واقع می شوند. نمی دانم چرا از چنین آیات صریحی با یک چنین مصادیق واضحی بایستی غافل بمانیم و باز بهشت و جهنم را بصورتهای افسانه ای ذکر کنیم که خداوند چاله ای پر از قیر و نفت و هیزم می سازد و کفار را در آن پرت می کند ، عذابهای آخرت همین ها هستند که در دنیا تهیه دیده ایم و به جان مردم انداخته ایم در آخرت به خودمان بر می گردد . زیرا کفار چاره ای ندارند جز اینکه برای ادامه ظلم و ستم و تسلط بر ضعفا خود را مجهز و مسلح کنند و آخرین سلاحشان آتش های هسته ای است که در این زندگی خودشان و ضعفا را آتش می زنند و در حکومت و عدالت حضرت قائم به خودشان بر می گردد زیرا انسانها در ثیامت با همان وضعی که مرده اند و دفن شده اند به زندگی بر می گردند ، پیرمرد ، پیرمرد زنده می شود و جوان ، جوان ، زخمی با همان زخم ها و مریض با همان مرض ها که دفن شده اند زنده می شوند ، اگر مؤمن و نیکوکار باشند با شفای الهی در دارالشفاهای امام زمان زخم ها و جراحت ها برطرف می شود ، به جوانی و زیبایی بر می گردند ، امام حسین ( ع) در حدیث رجعت خود که توام با قیام قائم است می فرماید : ثم لایبقی علی وجه الارض مقعد و لا مبتلی الا و کشف الله بلائه بنا اهل البیت ( کتاب بلاغه الحسین که از بحار نقل شده است ) زمین گیر و مبتلایی در زمین باقی نمی ماند جز اینکه خداوند بلا و مرض او را به برکت ما اهل بیت برطرف می کند ، در همین حدیث به اصحاب خود می فرماید : گویا می بینم که فرشتگان شما را از قبر خارج می کنند ، گرد و غبار از صورتتان می زدایند و شما را به همسران بهشتی می رسانند .


93/12/8::: 10:53 ع
نظر()